فرش دستباف در میان همه کفپوشهای دیگر از جایگاه ویژه ای برخوردار است و ویژه گیهای این هنر ارزنده ایرانی برای همه ملل و اقوام شناخته شده است
با این حال همگان در خصوص ترویج استفاده از قالی دستباف در بین خانوارها وظیفه مندیم و باید از هر فرصتی برای طرح وجوه تمایز آن با سایر کفپوشها استفاده نماییم.
با انجام این مهم علاوه بر تامین سلامت روحی و جسمی دوستانمان منافع مادی انان را هم حفظ نموده به رونق هنری که در ابعاد مختلفی برای جامعه مفید است کمک نموده ایم
برخی مزایای محوری فرش دستباف به سایر کفپوشها را یادآوری می نمایم :
۱- یقین داشته باشید که چون مواد تشکیل دهنده فرش دستباف از طبیعت گرفته شده و به هیچ وجه از الیاف مصنوعی استفاده نمی شود به تامین سلامت جسمانی شما کمک خواهد کرد.پرزهای پشمی قالی با خاصیت الاستیک و فنری خو د حتی نقش یک تشک استاندارد را ایفا می نمایند
۲- طرح ها و رنگ های متنوع قالی دستباف آرامش روحی و روانی شما را تامین و موجبات لذت بردن در زندگی را برای شما فراهم می نماید. شما میتوانید از میان هزاران طرح و نقشه رایج در قالی دستباف ایرانی و با رنگبندی های بسیار متنوع آنچه را که باب طبع شماست و از دیدن آن لذت می برید انتخاب نمایید
۳- قالی دستباف تنها کف پوشی است که بر اثر پا خوردن، نور و شست و شو زیبایی های آن مضاعف گردیده و هیچ گاه چشم نوازی خود را از دست نمیدهد. بالاخص اگر که این قالی با استفاده از مواد رنگزای طبیعی رنگ شده باشد.
۴- با توجه به استفاده از پشم و ابریشم و پنبه به عنوان مواد اولیه در قالی دستباف هیچگاه شاهد تولید الکتریسیته ی ساکن از این کفپوش نخواهید بود، مزیتی که نسبت به بسیاری از کف پوش های دیگر ملموس و قابل توجه است.
۵- با خرید فرش های دستباف نفیس کمک قابل توجهی به حفظ میراث فرهنگی کشورمان نموده و باعث ترویج فرهنگ ایرانی اسلامی، آرزوها، آرمان ها و علایق بافندگان و طراحان فرش خواهید گردید.
۶- با آراستن خانه های خود به فرش دستباف موجبات زندگی بهتر قریب به ۶ میلیون نفر که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از هنر صنعت فرش دستباف ارتزاق می نمایند فراهم خواهید ساخت.
۷- قالی دست باف نسبت به همه ی کف پوش های دیگر از عمر چند برابری برخوردار بوده و قابلیت بسیار بالایی برای پاکیزگی و تنظیف دارد.
۸- خرید فرش دستباف هزینه نیست بلکه سرمایه گذاری است، با خرید فرشهای نفیس دستباف در جشنواره ی فروش فرش (۲۲ بهمن لغایت ۲۲ اسفند ۸۹) وجوه نقد خود را تبدیل به سرمایه گذاری مطمئن نمایید.
۹- اطمینان داشته باشید که فرش دستباف ایرانی روند افزایشی در قیمت داشته لذا از فرصت استفاده نموده و همین امروز قالی مورد نیاز خود را با قیمت مناسب تهیه نمایید
۱۰-قالی ایرانی باعث رونق بخش کشاورزی و دامپروری و حتی صنعت بالاخص صنعت نساجی است با خرید قالی دستباف عملا” این بخشها هم رونق خواهند یافت
۱۱-هر ملتی یک کالای نمادین دارد که دنیا آن ملت را با ذکر آن کالا بیاد میآورد فرش دستباف نماد ملت ایران در بین اقوام است و جهان ایران را با قالی آن و قالی را با ایران می شناسد
۱۲-به هنگام خرید فرش دستباف تمام تلاشتان این باشد که از هر سبک و طرحی میخواهید انتخاب نمایید مرغوبترین و نفیس ترین باشد.با انتخاب کالای نفیس سرمایه گذاری خود را تضمین نمایید.
راستی چرا فرش نائین از فرش همدان گرانتر است؟ چرا فرش تبریز را بیشتر از فرش اراک میپسندند؟ فرق قالی با قالی چیست که گاهی صدها هزار تومان تفاوت قیمت دارند؟
اسم قالی ایرانی، هم دل میبرد، هم زهره؛ دل میبرد چون ما را یاد هنر ماندگار مردم سرزمینمان، زیبایی، ظرافت و اصالت میاندازد و زهره میبرد آن وقتی که یاد قیمتش میافتیم. اما اینطورها هم نیست که همه قالیهای دستباف فوقالعاده گران باشد و دیدن قیمت آن و تعداد صفرهایش هوش از سرمان ببرد. بخشی از قالیهای دستباف پشمی، تقریبا قیمتی معادل یک قالی ماشینی با کیفیت معمولی دارد؛ البته شاید سنگینتر و زمختتر بهنظر بیاید ولی دوام بیشتری نسبت به قالی ماشینی دارد و با خرید آن نه تنها قدردان هنر و هنرمند تولیدکننده این صنعت بودهایم، بلکه به سلامت خود هم کمک کردهایم. چون فرش دستباف انرژیدهنده و ضدآلرژی است.
فرق فرش و قالی قدمت فرشبافی ایرانیان به حدود ۲ تا ۳ هزار سال قبل از میلاد میرسد. در حفاریهای شهر سوخته و محوطههای باستانی بینالنهرین، وسایل و ابزارآلات قالیبافی یافت شده که نشان از قدمت ۴ تا ۵ هزار ساله رواج این هنر کاربردی در ایران زمین دارد.
اما سؤال اساسی اینکه، آیا فرش و قالی و قالیچه باهم فرق دارند؟ بله! دارند. به هرگونه گستردنی بافتنی «فرش» میگویند که شامل قالی ، گلیم ، جاجیم ، زیلو ، پلاس و… میشود اما به فرش پرزدار «قالی» گفته میشود و البته آن چیزی که باعث میشود قالی از قالیچه متفاوت شود، متراژ آن است.
فرشهای پرزداری که مساحت آنها ۶ متر به بالا باشد، قالی نامیده میشود و به فرشهای پرزداری که مساحت آنها ۶ متر یا کمتر از آن باشد «قالیچه» میگویند. خوب است بدانید که کوچکترین قالیچهها را هم با مساحت یک تا یک و نیم متر، برای پشتی میبافند.
چرا یک قالی گرانتر است، یک قالی ارزانتر؟ کارشناسان قالی معتقدند ارزش هنری یک قالی یا قالیچه به نقشه ، میزان استفاده از رنگهای طبیعی و هماهنگی قرارگرفتن این رنگها در کنار هم بستگی دارد، اما قیمت یک قالی یا قالیچه بیشتر به نقشه و رنگ ، جنس نخ ، تار و پود و پرز آن و ریزبافی و درشتبافی آن ربط دارد.
انواع قالی را براساس جنس به چند دسته تقسیم میکنند: قالی تمام پشم: فرشی که تار، پود و پرز آن از پشم باشد. این نوع قالیها به دلیل جنس پرزها درشت بافت هستند. قالی خرسک که از کلفتترین پشمها بافته میشود جزء این دسته است. قالی تمام پشم مزیتهایی همچون بادوام و مقاومبودن ، قدرت برگشتپذیری پرزها پس از پاخوردن ، قدرت بالای جذب رطوبت و… را داراست. این نوع قالی سنگین و ارزانقیمت است و کمتر میتوان نوع هنری آن را پیدا کرد. قالی چله پشم: نوعی قالی که چله آن از پشم است ولی پرزهایش تنها از پشم نیست.
قالی تمام ابریشم: فرشی که تار و پود و پرز آن همگی از ابریشم است. این نوع قالی معمولا بسیار ریزبافت است و ارزش هنری زیاد و البته قیمت زیادی دارد. چنین قالی یا قالیچهای برخلاف ظاهر نرم و نازک و ظریفش، در مقابل لکهها بسیار مقاوم است؛ یعنی اگر آب، چای، نوشابه یا هر نوع مایع دیگری را رویش ریختید، لازم نیست ضربان قلبتان را اندازه بگیرید؛ کافی است آن را با یک دستمال مرطوب و کمی شامپو فرش بشویید؛ عین اولش خواهد شد.
قالی کف ابریشم: فرشی که چله آن پشم است ولی تمام زمینه آن از ابریشم بافته شده است.
قالی گل ابریشم: چله این قالی از پشم است ولی گلها و احیانا برگهای موجود در نقشه از نخ ابریشم و بقیه پرزها از پشم بافته میشود. این نوع قالیها ممکن است قیمت کمتری نسبت به قالی تمام ابریشم داشته باشند اما ارزش هنری زیادی دارند.
قالی عیبدار نخر عیب و ایراد قالی را بهتر است موقع خرید تشخیص دهید، چون به احتمال زیاد پس از پرداخت پول آن و آوردنش به خانه، دیگر تعویض یا پس گرفته نمیشود. اما عیب و ایرادهای یک قالی چه چیزهایی میتواند باشد؟
دورگه بودن زمینه:خوب خوب نگاه کنید. گاهی رنگ قسمت بالای زمینه قالی از رنگ قسمت پایینی آن کمرنگتر یا پررنگتر است. چشم دقیق و ریزبینی داشته باشید و در نور، خوب قالی را نگاه کنید؛ اگر ۲ رنگ باشد قیمت آن گاهی تا نصف کاهش پیدا میکند!
اندازه قالی: اگر اندازه فاصله لبه حاشیه بالایی قالی تا وسط ترنج، بیشتر یا کمتر از ۳ سانتیمتر با اندازه فاصله آنجا تا لبه حاشیه پائینی تفاوت داشته باشد، از قیمت قالی بسیار کم میشود؛ پس توی جیبتان خطکش داشته باشید.
کمبافی: حتما موقع خرید قالی به پشت آن نگاه کنید؛ اگر گرهها منظم، پشتسر هم و یکاندازه بود که هیچ، ولی اگر اندازه گرهها متفاوت، نامنظم و گاهی با فاصله بود یعنی بافنده یا شلخته بوده یا خدای نکرده متقلب! مثلا در یک فرش ۵۰ رج که باید در هر ۷ سانتیمتر ۵۰ گره داشته باشد، گرهها کمتر است، یا گرهها خوب شانه نخورده و پرزها کشیده نشده است؛ بههرحال یک جای کار میلنگد.
شکستگی گل قالی: این مورد خیلی تخصصی است زیرا گلهای قالی اعم از شاهعباسی، آویزان، ستارهای و… اندازه استانداردی دارند که تنها بافندهها، کارشناسان و فروشندگان قالی از آن اطلاع دارند. اگر در بافت این گلها شکل و اندازه استاندارد رعایت نشود، از ارزش قالی کم میشود. این دیگر کار شما نیست؛ از یک خبره کمک بگیرید یا از روی گلهای قرینه، اندازههای ناموزون را حدس بزنید.
هزار نکته باریکتر از مو راستی چرا فرش نائین از فرش همدان گرانتر است؟ چرا فرش تبریز را بیشتر از فرش اراک میپسندند؟ فرق قالی با قالی چیست که گاهی صدها هزار تومان تفاوت قیمت دارند؟ چرا بعضی قالیها مثل مخمل ظریفاند، سالهای سال زیر پا لگد میخورند و آخرش تاجران فرش به ۱۰برابر قیمت اولیه روی دست میبرندش؟
گره ترکی:ظرافت فرش جز نوع پرز که چه جور پشمی باشد و چند درصد ابریشم، به نوع گره آن نیز بستگی دارد. بافت دو گره یا گره ترکی که از ابتدا مخصوص بافندگان تبریزی بوده و امروز در مناطق دیگر نیز رایج است، روشی است که در آن هر دو سر پرز از لای تار رد میشود و گره میخورد. این روش وقت زیادی میخواهد و مخصوص قالیهای ریزبافت و نقشههای ظریف با رنگهای متنوع و خطوط نازک است. در این روش، امکان بیگره بافی یا جفتبافی (که نوعی شلختگی در بافت یا تقلب است) وجود ندارد. به همین دلیل، این قالیها جز ظرافت بیاندازه، بسیار محکمند و به این سادگیها نخنما نمیشوند. از طرفی این گره آنقدر محکم است که میشود پرزهای فرش را چنان قیچی زد که به کوتاهی مخمل شوند و با پا خوردن بیشتر، نقشها و ظرافت گرهها بیشتر نمایان شود. به همین دلیل مشهور است که فرش کرمان هر چه پا بخورد مرغوبتر است و هیچ اتفاقی هم برای فرش نمیافتد. فرشهای قم، تبریز، اصفهان و کرمان ترکی بافند؛ یعنی هم ظریفاند، هم بسیار زیبا و محکم و البته گران.
فرشهای پشمی درشتبافت که اغلب سنگین هستند و نقشهای درشتی هم دارند، فارسیبافند. در گره فارسی یا یک گره فقط یک طرف پرز گره میخورد و طرف دیگر آن آزاد است. در این روش، چله شلتر است و برای سفتکردن آن، شانههای سنگین را محکمتر روی پرزها میکوبند تا پرزهای پشمی در هم فرو بروند و چله محکم شود. همین درهم رفتگی پشمها، امکان بیگرهبافی یا جفتبافی را بیشتر میکند. بافندههای فرشهای فارسیباف به خاطر درشتی پرزهای پشم، نمیتوانند نقشههای ظریف و مینیاتوری ببافند. از طرفی، گره فارسی با پا خوردن در طول سالها (که البته اصلا کم نیست) کمکم پرزها شل شده و نخنما میشوند. به خاطر همه این دلایل، این نوع فرش ارزانتر است. قالیهای فارسیبافِ بختیاری، مشهد، اراک، همدان و… مشهورترند. اما به هر حال، این قالیها و رنگهای زنده و گرمشان، انرژی خاصی به محیط زندگی میدهند و قطعا چشمنوازتر از هر بافته مصنوعی دیگر هستند.
کدام طرح را انتخاب کنم؟ بیشتر ما وقتی به قالی دستباف فکر میکنیم، فورا یاد یک قالی با زمینه لاکی – قرمز میافتیم که یک گل بزرگ در وسط دارد که نامش «ترنج» است و ۴ لچک (۳ گوش) در چهارگوشه قالی و اطراف آن ترنج هم پر از گل و برگ و اسلیمی است. خیلیها این طرح را تکراری میدانند (البته همین طرح لچک و ترنج که برای ما تکراری است یکی از اصیلترین طرحهای قالی ایران است که در بازارهای جهانی کلی طرفدار دارد) ولی خب طرح قالی ایرانی فقط لچک ترنج – آنهم با زمینه لاکی – نیست؛ طرحهای زیاد دیگری هم داریم که بعضیهایشان درحال فراموششدن هستند. نکات زیر راهنماییتان میکند:
اگر یک قالی ریزبافت و هنری میخواهید که کف خانهتان را مثل یک باغ گل در فصل اردیبهشت تزئین کند، میتوانید قالی لچک و ترنج یا «شکارگاه» تبریز، قم و اصفهان را بخرید یا «ریزماهی» خوی و «هزاره هریس» مرند. البته این نوع فرشها گران است.
اگردنبال قالیهایی با نقوش روستایی و ایلیاتی هستید، میتوانید طرحهای «انسان و حیوان»، «گل و مرغ»، «درختی» «درخت و انسان» و «پای شتر» استانهای فارس، خراسان شمالی، کردستان و گلستان را بخرید. بعضی از این نوع طرحها به دلیل درشتبافی، ارزان هم هستند.
اگر میخواهید خانهتان با فرشهای ساده تزئین شود و فضای آرامشبخشی را در خانه بهوجود بیاورید بروید سراغ قالیهای کویری کرمان و اردکان. زمینه این قالیها مثل طبیعت کویر به رنگهای شتری، خاکستری و کرم است. طرحهای «کف ساده» قالیای که زمینه اطراف لچک و ترنج آن خالی از هر نوع نقشی است)، «محرمات»، «راه راه» و «قاب قرآنی» از همین نوع هستند.
اگر دنبال طرحهای مدرنی هستید که به مبل اسپرتتان بیاید، یکی از طرحهای هندسی «خشتی»، «قابقابی»، «میناخانی»، «بته جقه» اصفهان، کاشان یا اراک را بخرید.
اگر دنبال قالیهای خیلی ارزان هستید میتوانید طرحهای ریزماهی، محرابی و لچک ترنج استانهای همدان، کاشان و زنجان را بخرید که از پشم کلفت بافته میشود و همان فرش خرسک است.
فرش در خانه اکثر ایرانیها یکی از وسایل ضروری خانه به حساب می آید. اگر شما قصد خرید فرش برای منزلتان را دارید پیشنهاد میکنیم ابتدا این مطلب را بخوانید تا درنهایت با وجود تنوع بسیار طراحی و نقشه فرش در بازار دچار سردرگمی نشوید.
فرشهای دستباف در ایران در سه قالب اصلی بافته میشوند: ترنج، خشتی و افشان.که در این میان لچکترنج از طرفداران بیشتری برخوردار بوده است.
در واقع میتوان گفت فرشهایی که در اکثر خانههای ایرانیان دیده میشود با حاشیهای پهن در اطراف و طرحی بیضی یا دایره در میان، طرح ترنج است که مورد استقبال زیادی قرار گرفته است. این نوع طرح از معماری ساختمانهای سده آخر دوره اشکانیان الهام گرفته شده است و نمادی از حیاط ساختمانهای آن دوره است. لچکهای فرش باغچههای سبزیکاری خانهها و بیضی وسط حوض حیاط است. در طرح افشان، لچک و ترنج حذف شده و با حفظ همان حاشیه کناری در وسط فرش طرح گل و ساقه و برگ دیده میشود.
در طرح خشتی نیز تمام سطوح داخلی به مستطیلهای مساوی تقسیم شده و در داخل هریک نقشهای بافته شده است. هرچه طرح درون خشتها تکراری نباشند نشانه مرغوبیت نقشه است. در کنار این فرشها طرحهای دیگری نیز وجود دارد که در شهرهای دیگر ایران بافته میشوند و از آن جمله میتوان به گبه، فرشهای ترکمن و … اشاره کرد.
چه فرشی برای چه جایی؟ پیش از آنکه برای خرید فرش اقدام کنید لازم است به برخی نکات نظیر نوع کفپوش خانه، وسعت محیط، میزان نورگیری، رنگ دیوارها و روکش مبلمانها و پردهها، میزان تردد در محیط و سبک فضای خانه دقت کنید. این نکات شما را در این زمینه راهنمایی میکند:
– اگر روی فرش لکهای افتاد فورا آن را تمیز کنید. اگر لکه روی فرش باقی بماند پاک کردن آن سخت میشود و نمای فرش را تار و تیره میکند.
– برای فضاهایی با وسعتکم، فرشی با ترکیب روشن انتخاب کنید. در ضمن طرح افشان برای این نوع فضاها مناسبتر است ولی هرگز طرح خشتی انتخاب نکنید چون فضا را بیشتر کوچک نشان میدهد.
– اگر اتاق شما به اندازه کافی نورگیر نیست، فرش با ترکیب رنگی روشن انتخاب کنید. هر چه فرش روشنتر باشد فضا نورانیتر به نظر میرسد.
– به هنگام انتخاب رنگ فرش به پالت رنگی موجود در فضا شامل رنگ دیوارها، پارچه روکش مبلمان، پردهها و حتی رنگ چوب لوازم و از همه مهمتر رنگ کفپوش توجه کنید. اگر در فضای مدنظر شما، دیوار، کفپوش یا مبلمان طرحدار وجود دارد، فرشی با طرحهای خلوت انتخاب کنید تا تعادل طرح و نقش در کف محیط حفظ شود.گبه به لحاظ سبک طراحی بهترین انتخاب برای محیطهای رنگی و شلوغ است.
– قبل از خرید فرش به سنتی یا مدرن بودن خانه خود نیز توجه کنید. مثلا اگر خانه شما کفپوش پارکت دارد، گبه روی آن زیباتر میشود اما برای فضاهای سنتیتر، طرح لچکترنج مناسبتر است.
ماشینی بخریم یا دستباف؟ اگر توجه کرده باشید اکثر پدرها و مادرهای ما در خانههایشان فرش دستباف دارند و آن را بسیار با ارزشتر از فرش ماشینی قلمداد میکنند. گر چه هماکنون فرشهای ماشینی بسیار زیبایی وارد بازار شده است و به دلیل ارزانی آن نسبت به فرش دستباف بسیار مورد استقبال قرار گرفته اما باید به این نکته اشاره کنیم که فرش دستباف مزایای بسیاری در مقایسه با فرش ماشینی دارد و بهای بیشتر پرداخت کردن برای آن از نظر بسیاری از افراد به صرفهتر است. در اینجا برخی مشخصات این دو نوع فرش را با هم مقایسه میکنیم:
– فرشهای دستباف از دور و نزدیک جلوه بسیار خوبی دارند اما فرشهای ماشینی تنها از دور جلوه دارند و از نزدیک چندان مرغوب به نظر نمیرسند.
– گذشت زمان رنگهای فرش دستباف را جلا میدهد اما از جلوه فرش ماشینی میکاهد.
– فرش دستباف در زمستان گرم و در تابستان سرد است اما فرش ماشینی به دلیل آنکه از مواد پلاستیکی تهیه شده است، این خاصیت را ندارد.
– برای فضاهای پر رفتوآمد مثل اتاق نشیمن یا ورودی خانه، فرشهای روشن با بافت ظریف یا به اصطلاح رج بالا مناسب نیست. این گونه فرشها در این مکانها در معرض آسیبدیدگی بیشتری قرار میگیرند.
– فرش دستباف اگر تمیز نگه داشته شود هیچگونه مشکلی برای سلامت فرد ایجاد نمیکند اما فرش ماشینی دارای پرزهای پلاستیکی است که در پی عبور و مرور حالت کهربایی به خود گرفته و در هوا معلق میشود و در مواردی باعث بروز حساسیتهای تنفسی میشود.
– فرش ماشینی به مرور زمان ارزش خود را از دست میدهد ولی فرش دستباف به مرور زمان ارزش پیدا میکند.
چگونه عمر فرش را افزایش دهیم؟ مانند هر شی دیگری فرش نیز نیاز به نگهداری دارد. با رعایت برخی نکات میتوانید طول عمر فرش خود را افزایش داده و برای مدت بیشتری آن را نو نگاه دارید:
۱- اجازه ندهید نور مستقیم خورشید روی فرش بتابد. ۲- فرش را در نزدیکی منابع حرارتی و آتشزا قرار ندهید.
۳- برای جابه جا کردن فرش آن را رول کنید و هرگز اقدام به تا کردن فرش ننمایید چون سبب شکسته شدن آن میشود.
۴- فرش را در مکانهای مرطوب قرار ندهید زیرا رطوبت باعث پوسیدگی فرش میشود.
۵- وسایل سنگین نظیر مبلمان و کمد را روی فرش قرار ندهید زیرا سبب فشردگی الیاف در یک نقطه میشود و در صورت اجبار به این کار، هر چند وقت یکبار نیز جای وسایلی که روی فرش گذاشتهاید را تغییر دهید.
۶- هفتهای یکبار فرش را با جاروبرقی تمیز کنید. ۷- هر چند وقت یکبار فرش را سر و ته کنید تا در معرض سایش قرار نگیرد.
۸- فرش را در زیر درها به گونهای پهن کنید که در تماس مداوم با آن نباشد.
۹- شستن فرش را به شرکتهای معتبر قالیشویی بسپارید و از شستن آن در خانه حذر کنید.
۱۰- اگر فرش را روی سرامیک یا موزاییک پهن کردهاید و این امر سبب حرکت فرش میشود میتوانید از چسبهای مخصوص فرش یا همان ترمز فرش یا آسترهای اسفنج مانند استفاده کنید.
همه میدانند که فرش برحسب تصادف توجه مصرف کننده را به خود جلب نکرده است. فرشها و قالیچههایی که در ساختمانهای تجاری و مسکونی پهن شدهاند، سرمایه قابل توجهی را تشکیل میدهند و بنابراین نگاهداری صحیح آنها منطقی به نظر میرسد.
تمیز کردن منظم با جارو برقی یا خارج ساختن ذرات غباری که ممکن است به الیاف فرش آسیب برساند جزء اصلی نگهداری فرش تلقی میشود. جارو برقی نمای ظاهری فرش را دلچسب میکند و میزان غبار موجود در تار و پود فرش را کاهش میدهد و حداقل باید هر دو هفته یکبار انجام شود. برای زیباتر جلوه دادن ظاهر فرش باید از روشهای نظافت مرطوب، برای برداشتن لکههای چربی و هرگونه لکه دیگر، استفاده کرد. روش نظافت مرطوب، بیشتر توسط موسسات حرفهای و افراد با تجربه صورت میگیرد ولی روشهای سادهتری هم برای اجرا توسط مصرف کننده وجود دارد. واضح است که نظافت فرش در منزل، جایگزین کار حرفهای نمیشود؛ فقط در بهترین حالت، نیاز به کار حرفهای را به تاخیر میاندازد.
نظافت فرش توسط خود شما به روش خشکشویی(با شامپو فرش)، مشکلاتی مانند خیس شدن فرش، رنگ پس دادن و غیره را ندارد ولی این روش به نوبه خود مسایلی را به همراه دارد. اگر جارو کشیدن نهایی، کامل انجام نشود، بخشی از پودر جاذب غبار، در تار و پود فرش باقی میماند و با تکرار این نوع نظافت، تجمع این ذرات باعث تغییر رنگ فرش میشود.درصورتی که گلدان را بر روی فرش قرار میدهید، حتما از زیرگلدانی استفاده کنید تا با نشت آب به فرش، پوسیدگی حادث نشود.
سرمایه خود را حفظ کنید فرش، قالیچه، روکش مبل و پردهها، احتمالا بخشی از سرمایههای اصلی زندگی شما هستند و برای تهیه آنها وقت و پول کافی صرف کردهاید؛ بنابراین باید در حفاظت آنها بکوشید. به این منظور از موسسات دارای تجربه برای نظافت آنها استفاده کنید، زیرا در غیر اینصورت دچار مشکلات زیادی در نگهداری آنها خواهید شد.
چند نکته : – به هنگام قرار دادن وسایل سنگین مانند پایه مبل یا کمد، حتما از زیرپایهای استفاده کنید تا فرش دچار شکستگی نشود.
– اگر پنجرههای بزرگ در خانه دارید و ساعات زیادی از روز بر روی فرشها آفتاب میافتد، حتما از پشت پنجرهایهای حصیری یا پارچهای استفاده کنید.
– ریشههای فرش را به وسیله چسبهای پهن بی رنگ (چسب کارتن) یا شیشهماتکنهای بیرنگ بپوشانید تا همیشه سفید و تمیز بمانند.
– اگر قسمتی از فرش شما به هر دلیل دچار پارگی شد، بلافاصله نسبت به رفو کردن آن اقدام کنید تا پارگی بیشتر نشود.
– سعی کنید فرشهایی کاملا هماندازه با ابعاد اتاقها بخرید تا مجبور نشوید بخشی از فرش را تا کنید، این کار آسیب جدی به فرش وارد میکند.
– اگر فرشها را در خانه میشویید، پس از استفاده از پودرهای شستشو از پاک شدن همه ذرات پودر مطمئن شوید.
اگر در بافت فرش شما از ابریشم مصنوعی استفاده شده است، هرچند وقت یکبار با کشیدن پارچهای نخی یا کتانی بر روی فرش، براقیت بافت ابریشمین را افزایش دهید.
– اگر غذای چربی دار و رنگین مانند آب مرغ بر روی فرش ریخت، بلافاصله یک کاسه ماست بر روی آن بریزید، بگذارید چند دقیقه بماند و سپس همزمان با برداشتن ماست، لکهبرداری را انجام دهید.
فرش ایرانی را می توان از نظر طرح و نقش به دو گروه کلی تقسیم کرد، فرش هایی با طرح هندسی و فرش هایی با نقوش منحنی که به نام فرش های گلدار هم شناخته می شوند.
طرح های هندسی تمام فرش های این گروه با خطوط افقی، عمودی و موربی که در اندازه های مختلف و نقش های تکرار شونده در سراسر فرش قرار می گیرند تزئین می شوند. این قالی ها توسط ایل های چادرنشین بافته می شود که هر یک نقوش و موتیف های خاص خود را دارند. یک روش مهم تشخیص این که فرش مورد نظر حاصل دست چه ایلی و در چه منطقه ای است، از طریق همین نقوش ویژه میسر می شود.
طرح های منحنی یک خصوصیت برجسته قالی ایرانی، نقش های پیچیده و نمادین آن است که همواره متخصصان و هنردوستان را در سراسر جهان به تحسین واداشته است. عده بسیاری عقیده دارند که نقش قالی ایرانی بر خلاف آنچه تصور می شود نمادین یا سمبولیک نیست، بلکه بازتاب آن احساس قرابت و نزدیکی است که فرد ایرانی نسبت به محیط اطراف خود و نقش های موجود در طبیعت در خود داشته است.
طبیعت، بزرگ ترین منبع الهام طراحان فرش بوده است.
گاهی نیز بعضی طراحان نقوشی از فرهنگ های دیگر چون چین و عربستان را در طرح های خود وارد کرده اند. طراحی فرش در ایران از سابقه ای چندین صد ساله برخوردار است که با نقوش نزدیک به طبیعت درخت، گل، پرنده و ابر اجرا می شده است و این اشکال با عبور از هر نسل به تدریج ساده و انتزاعی شده و در عین حال به پیچیدگی نقوش آن افزوده گشته است. یک شکل عمده در فرش ایرانی بخصوص در انواع بزرگ تر آن، طرح لچکی یا استفاده از یک قاب بیضی یا گاهی متمایل به لوزی در مرکز است که نقش ها در دور و میان آن قرار می گیرند و به آن ترنج می گویند.
طی سالیان، پژوهشگران هنر و متخصصان قالیبافی و هنرهای دستی در زمینه طبقه بندی طرح ها و نقوش قالی ایرانی به کوشش هایی دست زده اند و آنها را به ۱۷ گروه اصلی تقسیم کرده اند که البته هر یک دارای طرح فرعی است. این ۱۷ گروه از این قرارند:
طرح ابنیه باستانی: در این طرح، نقوش با الهام از کاشیکاری، ساختار و اشکال هندسی بناها به وجود می آیند. از نقش های اصلی این سبک، چندین طرح فرعی حاصل شده که از بین آنها می توان به طرح های تخت جمشید، طاق بستان، طاق کسری (ایوان مدائن) و طرح جدیدتر زیر خاکی را نام برد.
طرح شاه عباسی: شاه عباس صفوی ازجمله شخصیت های تاثیرگذار در هنر ایران به شمار می رود و طرح شاه عباسی نیز با گل زنبق درشت و معروفش که گل شاه عباسی نامیده می شود ازجمله طرح های محبوب زمان او به شمار می رود. در فرش هایی با این نقوش، گل شاه عباسی با برگ ها و گل ها جلوه می کند. ازجمله طرح های فرعی این طرح می توان به شیخ صفی، درخت، حیوان، شاه عباسی مزین و لچک ترنج اشاره کرد.
طرح اسلیمی یا مارپیچ: عنصر اصلی این طرح، شاخه های مارپیچی هستند که با گل و برگ احاطه شده و انشعاب های آن به نقوش اسلیمی ختم می شوند. معروف ترین اسلیمی ها، اسلیمی دهن اژدر است. در این نوع اسلیمی انتهای هر شاخه به ۲ بخش متقارن منشعب می گردد و به صورت دهان اژدها نشان داده می شود و روی ساقه شاخه ها جوانه هایی در نقاط مختلف تزئین شده است که بیشتر این جوانه ها را اسلیم می نامند. شاید کلمه اسلیمی از اسلیم به معنای جوانه باشد و شاید هم این لغت مصغر اسلامی باشد، می دانیم که در هنرهای اسلامی از این طرح بسیار استفاده شده است.
این طرح به دلیل تغییرات و دخل و تصرف ها به گروه های فرعی بسیار تقسیم شده است. مانند اسلیمی، اسلیمی بندی، اسلیمی شکسته، اسلیمی دهان اژدر، اسلیمی لچک ترنج، اسلیمی ترنجدار و اسلیمی ماری.
طرح افشان: در طرح های افشان، نقوش معمولا از یک نوع (مثلا گل یا پرنده) بوده و به یکدیگر متصل هستند. قلم طراح در طول اجرای طرح های افشان از ابتدا تا انتها روی کاغذ باقی می ماند و طرح در هیچ نقطه ای قطع نمی شود.تنها در جاهایی که شاخ و برگ ها در زمینه پخش و پراکنده می شوند، طرح از هم گشوده می شود. طرح های ختایی افشان، دسته گل افشان، طرح حیوانی افشان و ترنج افشان ازجمله طرح های فرعی این طرح هستند.
نکته: طی سالیان، پژوهشگران هنر و متخصصان قالیبافی و هنرهای دستی در زمینه طبقه بندی طرح ها و نقوش قالی ایرانی به کوشش هایی دست زده اند و آنها را به ۱۷ گروه اصلی تقسیم کرده اند
طرح تزئینی: بعضی از این طرح ها شبیه نقش بافته های مناطق مرزی کشورهای همسایه با ایران است و گاهی به نام آنها شهرت یافته است. تحقیقات فراوان نشان می دهد که بعضی از آنها در واقع ایرانی هستند و توسط همسایگان ایران الگوبرداری شده اند. بعضی از این طرح های مشهور عبارتند از طرح افغانی، طرح قفقازی و گوبلن.
طرح بندی (بندبندی): هنگامی که یک بخش کوچک از طرح تکرار شود و در طول و عرض قالی نقشی پیوسته ایجاد کند، نقش حاصل، طرح بندی نامیده می شود. در زیر مجموعه طرح بندی گروه های متعددی وجود دارند که ازجمله می توان به بندی مستوفی، بندی شکسته، بندی کتیبه، بندی ورامین، بندی درختی، بندی مجلسی، بندی بختیاری و بندی خشتی اشاره کرد.
طرح بوته: اساس این طرح، موتیف سرو خمیده (بوته) است که از قدیمی ترین نقوش ایران و هند است. در قالی ایران، این طرح شکل ها و اندازه های متعددی می یابد. بعضی از طرح های فرعی مشهور بوته عبارتند از: بته (بوته) جقه، بوته سرابند، بوته خرقه ای، بوته قلمدان اصفهان، بوته سنندجی و بوته افشاری.
طرح درختی: هرچند استفاده از شاخه های ساده و انتزاعی در طراحی قالی ایرانی بسیار معمول است، اما نقوش درختی به خاطر شباهت مشخص خود به فرم های طبیعی از آن متمایز است. در میان شاخه های فرعی این طرح می توان به درخت و حیوان، درخت گلدانی و بید مجنون اشاره کرد.
طرح شکارگاه: درست مانند طرح درختی، حیوانات موجود در این طرح هم بسیار نزدیک به طبیعت ترسیم می شوند. طرح های فرعی آن شامل شکارگاه خشتی، شکارگاه لچکی و شکارگاه افشان هستند.
طرح قابی یا خشتی: اساس این طرح استفاده از قاب های متعددی است که در هر یک تصویر مستقلی وجود دارد که می تواند تکراری یا تک باشد. ازجمله طرح های فرعی آن می توان به خشتی مارپیچ و خشتی ستونی اشاره کرد.
طرح گل فرنگ (گل اروپایی): این طرح در اصل ترکیب بندی هایی با نقوش اصیل ایرانی است که در آنها گل سرخ با رنگ های تیره و روشن وجود داشت و بعدها به خاطر طبیعت گرا بودن به طرح اروپایی یا فرنگی مشهور شد. ازجمله زیرگروه های این طرح می توان طرح گل بیجار، گل مستوفی، گل خشتی، دسته گل و گل و مرغ را نام برد.
ترکمن یا بخارا: طرح فرش های ترکمن از لحاظ هندسی و شکستگی خطوط در ردیف طرح های ایلی و خاص مردم کوچ نشین است که به طور ذهنی و بدون نقشه بافته می شود. ترکمنی قاب یمونی، ترکمنی شانه ای، ترکمنی غزال گز (چشم آهو)، ترکمنی آخال، ترکمنی چهار قاب، ترکمنی خورجینی و ترکمنی قاشقی، طرح های فرعی این طرح را تشکیل می دهند.
طرح گلدانی: در این طرح، گلدان در اندازه های مختلف به کار برده می شود. ممکن است یک گلدان بزرگ تمام قالی را بپوشاند یا نقش گلدان های کوچک در سراسر فرش تکرار شود. این طرح زیر مجموعه بزرگی دارد که گلدان ختایی، گلدان دو طرفه، گلدان محرابی، گلدان افشان، گلدان حاجی خانم و گلدان لچک ترنجی از آن جمله اند.
طرح ماهی درهم: هرچند این طرح توسط طراحان امروزی بسیار متنوع و غنی شده است، اما نقش آن در اصل محصول خلاقیت چادرنشینانی است که آن را حفظ کرده اند. این طرح برای اولین بار در بیرجند بافته شد و طرح آن به زودی از محبوبیت فراوانی برخوردار شده و تا شهرهای دوری چون همدان و آذربایجان نیز رواج یافت و در هر ناحیه خصوصیات خاصی پیدا کرد. از این رو طرح ماهی درهم تنوع زیادی دارد که ماهی کردستان، ماهی ریز، ماهی فراهان از آن جمله اند.
طرح محرابی یا سجاده ای: این طرح با زمینه ساده، ستون ها و شمعدان هایی در دو طرف و نقوش گل و گیاه اجرا می شود. طرح های فرعی آن شامل محرابی گلدان و ستون دار، محراب و منظره و محراب و شمعدان است.
طرح محرمات: این نام به طرحی اطلاق می شود که به شکل نوارهایی در طول قالی اجرا می شود. هر نوار دارای نقش ها و رنگ های خاص خودش است.این طرح در بعضی از مناطق ایران طرح قلمدانی نامیده می شود. زیر مجموعه آن شامل قلمدانی افشان، گل ریز (با پس زمینه تک رنگ) و بوته (با رنگ های متعدد پس زمینه).
طرح مرکب: علاوه بر طرح های اصیل و اورژینال، طرح ها در گذر زمان با یکدیگر ترکیب شده و طرح های ترکیبی از به هم پیوستن ۲ یا چند طرح اصلی به وجود آمده اند.
تحقیق و پژوهش از اساسیترین و ریشه ای ترین عوامل در راه توسعه یک سیستم انسانی میباشد. امروزه ما به علت محدود شدن امکانات و نیز فقدان زمان لازم، به دست آوردن بیشترین بهره از کمترین سرمایه در کوتاهترین زمان، مهمترین هدف هر جامعه و سیستمی میباشد و این به اثبات رسیده است که این حاصل نمیگردد مگر با تحقیق و پژوهشهای پایهای و اصولی در هر بخش.در جامعهٔ رو به رشد ما سرمایهای که به وفور یافت میشود و از آن استفاده و بهرهٔ آنطور باید و شاید مفیدی حاصل نمیگردد، صنعت قالیبافی است. هنر – صنعتی که به علت بعضی افراط و تفریطها دچار معضل و حتی مرگ ناگهانی شده است.
گروهی آنرا در چارچوب سنتی قدیم اسیر نمودهاند و شکستن این چارچوب را خیانت به اصالت ایرانی میدانند و گروهی نیز با تقلیدهای کورکورانه و عجولانه سعی در منطبق نمودن فرش ایران با بازارهای جهانی دارند. به هر حال بهترین راه برای حل مشکل فرش ایران ، یافتن نقاط ضعف و یافتن راه حل برای تقویت آن میباشد و این خود محتاج تحقیقات گسترده و تخصصی است.
در اینجا فرصتی دست داده تا از دیدگاهی دیگر و با هدف ترویج فرهنگ تحقیقات در زمینه فرش، نگاهی داشته باشیم به طراحی فرش ایران که خود از عوامل اساسی و بنیادی هنر – صنعت فرش میباشد.
این رساله ماحصلی است که به سفارش مرکز تحقیقات فرش دستباف ایران و با همکاری سازمان صنایع دستی ایران تهیه گردیده است شاید که تلنگری باشد به خفتگانی که خود را بیدار میپندارند.در اینجا لازم میدانم که از مدیرت محترم صنایع دستی استان همدان جناب آقای مهندس مولابیگی به خاطر رهنمودها و تشویق های بیدریغشان کمال تشکر را داشته باشم.با نگرش در طبیعت و هر آنچه که در آنست میبینیم که خداوند همه را در کمال زیبایی و در جای مخصوص خود آفریده است و چیزی را کم نگذاشته است.
طرحی عظیم از جهان زیبای آفرینش، طرحی که هیچ کم و کسری ندارد، طرحی زیبا که چنان مینماید که با انسان لب به سخن گشوده و انسان را از قدرت بیانتهای خداوندی مطلع میکند و انسان، این اشرف مخلوقات خداوند و این شاهکار آفرینش نیز به جهت روح خداوندی که در او دمیده شده است ، دست به آفرینش میزند. چون خوب در اطراف خود بنگریم متوجه آفریدههای متفاوت دست انسان میشویم که هرکدام در طرحی و شکلی خاص جلوه مینمایند و چون انسان فطرتاً زیبادوست است سعی در آفریدن طرحها و نقوش زیبا و دلفریب در محیط زندگی خویش میکند و البته نه تنها در زندگی ظاهری بلکه در زندگی معنوی خویش.
از جمله نقوشی که هم جنبه ظاهری زیبا و هم جنبه معنوی دلفریب دارد، نقوش موجود در فرشهای اصیل ایرانی است که از هزاران سال قبل بوسیله هنرمندان خوش ذوق ایرانی بر این صفحه آشنا نقش بسته است که خود دایرهالمعارفی از نقوش زیبای جهان است با تنوعی به وسعت افکار و اندیشههای آدمیانی که در طول تاریخ با فرش آشنا بودهاند، از فرشهای اولیهای که با برگ درختان ساخته شد تا قالیهای ابریشمی خوش آب و رنگ قصههای هزار و یکشب.
دنیای طراحی فرش به یک منطقه و یک کشور و یک فرهنگ خلاصه نمیشود، بلکه این جهانی است از فرهنگها و سنتهای مختلف که هرکدام به طریقی در صحنه پهناور فرش به منصهٔ ظهور میرسند. نقوش و طرحهای قالی نه تنها زینتبخش خانهها و تالارهاست بلکه روایتکنندهٔ داستانها و افسانههای ملی و دربردارندهٔ هنر، فرهنگ، سنت و آداب و رسوم یک منطقه است. بطور کلی میتوان گفت که نقش و نگارهای فرش زبان گویای یک فرش میباشند و بدون آنها فرش مرده است.
فصل اول: بخش یک: ماهیت نگارهها محیط اطراف ما را اشکال و طرحهای متفاوت دربر گرفتهاند که هرکدام از آنه به طریقی مفهومی را دربر میگیرند و یا بیانکنندهٔ موضوعی خاص میباشند. شکل مفهومی است گسترده و بسیار فراگیر که هر مورد قابل تصوری را دربر میگیرد اعم از شکل ظاهری اجسام تا کلمات، ارقام، حروف و نشانههای مختلف که هرکدام به طریقی ذهن ما را متوجه مفهوم خاصی میکنند.
مثلاً کلمه «آب» که ذهن ما را متوجه سیال بودن، تشنگی، جاری بودن … میکند و یا شکل دایره که مفهوم کامل بودن، بسته بودن و … دربر دارد. به طور کلی میتوان گفت که هر شکل نشانهای است، نشانهای که مفهومی جدا را زنده میکند و نشانهها بر دو گونهاند؛ نمادین و غیرنمادین.
زمانی که میخواهیم مفهوم «درخت» را نشان دهیم میتوانیم آنرا با کلمهٔ درخت و با نشان و شکل خاص آن ‡ مشخص کنیم، اما آیا مفهوم عشق، دوستی، تفکر و از این دست را که جنبه بیرونی ندارند را میتوان با نشانه مفهوم کرد؟ اینجاست که «نماد» به کمک ما میشتابد و عشق را مفهوم میکند.
پروفسور گوستاویونگ در کتاب «انسان و سمبولهایش»مینویسد: «وقتی انسان برای گنجانیدن بعضی مفهومها در نشانه با مشکل روبرو شد، دست به دامن نماد میگردد چرا که نماد قدرت بیان او را افزایش میدهد.» نشانهها اشکالی هستند قراردادی که انسان در طول تاریخ بوجود آورده است.
H نشان حرف هشتم از حروف لاتین میباشد که در هر کلمه ای نقش خاصی را ایفا میکند، اینکه چرا این شکل و نشانه به عنوان حرف هشتم حروف لاتین انتخاب و قرار داده شده، معلوم نیست، مهم آنست که ما در طول تاریخ گذشته آنرا از گذشتگان گرفته و پذیرفتهایم.
نشانهها به سبب اینکه بیانگر شکل ظاهری اجسام هستند، معمولاً در تمامی فرهنگها و تمدنها مفهومی مشترک را بیان میکنند ولی نماد چون ریشه در فرهنگ و ذهن مشترک یک تمدن دارد در هر فرهنگی دارای معنا و مفهوم خاصی است و اگر برخی نمادها در فرهنگهای مختلف معنای مشترک دارند به علت نقطه اشتراک بودن آن مفهوم در آن فرهنگها میباشد. به عنوان مثال «اژدها» در فرهنگ ایرانی نماد شیطان و روح پلید است و در فرهنگ چینیها نمادی مقدس و مظهر قدرت و پاکی است. از طرفی «بته جقه» هم نماد ماهی است و هم نماد سرو خمیده، پس میتوان گفت که بته محل تلاقی دو فرهنگ مختلف میباشد.نماد زبان گویای هر فرهنگ و تمدن است که ریشه در تاریخ آن تمدن دارد.
بخش دو: اولین طرحها با بررسی طرحها و نقوشی پیدا شده در غارهای متعلق به ماقبل تاریخ پی به ذوق و فطرت هنرمندانهٔ انسانها اولیه میبریم که اکثراً با تقلید از طبیعت و محیط اطراف و با کمک از فطرت ناخودآگاه خود نقوش بدیع و انتزاعی آفریدهاند.این طرحها بیشتر جنبه آیینی داشته و ارضاءکننده فطرت پرستشگر انسان میباشد که در نقاشیهای خود با یاری گرفتن از نیرویی غیبی سعی در غلبه بر طبیعت و دشمنان خود دارد، کشیدن تصاویری که در آنها حیواناتی را نشان میدهد که به وسیله انسانها شکار میشوند نشان از آن دارد که خود را برتر و قویتر از دیگر مخلوقات نشان دهد. در طرحهایی که انسانهای اولیه از خود بجای گذاشتهاند نشانی از جنبه تزیینی و زیباشناسانه نمیبینیم و این بعدها در مسیر هدف هنرمند قرار گرفت.
انسان در وحله اول جنبه کاربردی قضیه را مدنظر قرار داد و طراحی را وسیله ای برای بیان افکار، اندیشهها، آداب و مذاهب خود بکار برد، طراحی وسیله ای شد برای ارتباط بین انسانها که در مسیر تکاملی خود، منجر به اختراع خط شد.طراحی زبانی است زنده که عواطف و روحیات درونی هنرمند را عیان میکند و به او این امکان را میدهد که به راحتی با دیگر انسانها ارتباط برقرار نماید.انسان طرحهایش را بر در و دیوار غارها و بعد بر روی بیشتر دستساختههای خود اعم از سفال، ابزار و وسایل زندگی و نیز بر روی فرشها و زیراندازهایش حک کرد و به این طریق در دنیایی از طرح و نقش قوطهور شد، دنیایی پر از طرحها و رنگهای متفاوت.
بخش سه: طراحی سنتی با شنیدن اسم طراحی سنتی اولین موردی که به ذهن میرسد طرحهای تزیینی با ترکیبی از ختاییها و گلهای شاهعباسی همراه با اسلیمی و … میباشد.
در این که موتیفها جزء طرحهای سنتی هستند شکی نیست اما طرحهای سنتی فقط به چند عنصر و یا چند موتیف خاص محدود نمیشود و در اصل طراحی سنتی مشتمل است بر طرحها و نگارههایی که نشاندهندهٔ فرهنگ، آداب و رسوم و سنتهای رایج در جامعه مربوطه میباشند، که حال این مقوله نیز همانند بسیار موارد دیگر از یک تمدن در گذر زمان و با تغییر و تحول در فرهنگ و آداب و رسوم آن جامعه، تغییر مییابد و چهرهای نو که دربرگیرندهٔ سنتهای قدیمی است به خود میگیرد.طراحی سنتی هم جنبه معنوی و کاربردی دارد و هم جنبه ظاهری و تزیینی. ازنظر معنوی شامل تمامی نمادها و نشانههایی است که به شکلی مفهومی خاص را بیان میکنند و در اصل قسمتی از فرهنگ و سنت یک جامعه هستند و از نظر ظاهری حسن زیباشناسانه و ذوق سرشار هنرمند طراح را عیان میکند که با استفاده از هنر طراحی و ظرافتهای موجود در آن، اثری بس زیبا و دلفریب را بجای میگذارد.
فصل دوم: بخش یک: طراحی فرش ایران در گذر زمان ذوق و خلاقیت هنری هر جامعهای از سنن زندگی و سوابق تاریخی و محیطی آن قوم ریشه و الهام میگیرد و غالباً این ذوق و استعداد در یک یا چند رشتهٔ خاص متبلور میشود. از جمله هنرهایی که در این سرزمین به مرور زمان به کمال رسیده است و ذوق هنرمند ایرانی در پهنهٔ آن فرصت تجلی وافر یافته هنر قالیبافی است. دلیل این شکوفایی و تعالی را علاوه بر خصوصیات ذاتی ایرانیان مانند هنردوستی وبردباری، باید در وفور مواد اولیهٔ تولید فرش از قبیل پشمهای مرغوب و انواع گوناگون گیاهان رنگدار دانست.
فرش به عنوان نمودی از تفکر و اندیشه بشری و متأثر از حس نوجوئی او در طول تاریخ خود با نشیب و فرازهایی روبرو بوده است. گاه با فراغت فکری هنرمندان و محیط مناسبی که برای رشد و شکوفایی هنر ایشان ایجاد گردیده به حد اعلای خود رسیده است و گاه صدماتی که بر اثر مصائب طبیعی و غیرطبیعی بر پیکر جامعه وارد شده آن را به دورهٔ نهفتگی و خمودی سوق داده است.بدون شک قدمت استفاده از زیرانداز به زمانی میرسد که انسان به فکر ساختن سرپناهی جهت تامین آسایش خود افتاد. بافت انواع زیرانداز نیز همزمان با پرورش دام و استفاده از پشم آن بدین منظور بوده است، و انسان پس از بهرهوری از پوست حیوانات به اهمیت الیاف پشمی پی برده و به مرور زمان به صورتهای گوناگون و از طریق بافتن گلیم و قالی از آن بهره گرفته است. این زمان بیتردید مصادف با تغییر زندگی بشر از مرحله توحش و زیست انفرادی در غازها به چادرنشینی و معاش خانوادگی و قبیلهای و اعتلای فکری او بوده و انسان پس از احساس نیاز به این تغییر وضع جهت تامین آسایش بیشتر خویش بدان گردن نهاده است.
مطلب فوق نقل و قولی بود از تاریخچهٔ فرش ایران با مقالهای به همین نام که آقای محمود نائبزاده زحمت تألیف آنرا کشیدهاند. حال این سئوال مطرح است که آیا تاریخچه طراحی فرش با شروع تولید اولین فرشهای دستساز بشر منطبق است؟ همانطور که در بخشهای گذشته ذکر شد انسانهای اولیه بعد از آنکه موفق به اختراع طرح و نشان شدند. طرحهای خود را از روی در و دیوار غارها به روی دیگر دستساختههای خود و از جمله زیراندازهایشان انتقال دادند و شاید بتوان گفت که منشائ طراحی فرش از همان دوره آغاز شد، از طرفی چون زیراندازهای دستساز آدمی هماره از مواد زود زائل شونده ساخته میشدند از فرشهای اولیه نمونهای برجای نمانده و آن طرحهای اولیه فقط بر در و دیوار غارها و برخی ابزار و وسایل فرسوده نشدنی خودنمایی میکنند.با کشف قالی پازیریک پنجره جدیدی رو به گذشته فرش جهان و از آن جمله طراحی فرش باز شد، فرش پازیریک قدیمیترین نمونهٔ فرشی است که دارای طرحی سازمانیافته و از قبل تهیه شده است که مسائل بسیاری را در مورد سابقه طراحی فرش روشن میسازد.مسلماً به علت تبحر و مهارتی که در طراحی این قالی به کار رفته سابقه طراحی فرش منطقه (ایران) – به علت شباهت بسیاری از طرحهای قالی پازیریک با طرحهای تخت جمشید و طرحهای دیگر ایرانی – به سالها و حتی قرنها قبل تراز دورهٔ بافت این قالی برمیگردد.با بررسی طرحها و نقوش مختلف قالی در دورههای گذشته پی به این مطلب میبریم که بسیاری از این طرحها همان طرحهایی است که بر در و دیوار بناهای تاریخی و یا بر روی سفالها و دیگر وسایل به کار رفته است و چون قالی کالایی است که به مرور زمان از بین میرود میتوان سیر تحول طرحهای قالی را بر روی در و دیوار بناها و نقش و نگار کاشیها و سفالها دنبال کرد. پس حتی میتوان دورهٔ قبل از بافت قالی پازیریک – قرون چهارم و پنجم ق.م – را با بررسی نقوش و طرحهای بجای مانده بر روی دیگر آثار باقیمانده از آن دورهها بررسی و تجزیه و تحلیل نمود.در دورههای قبل از استقرار آریاییها و قبل از تاسیس تمدن هخامنشی، حکومتها و تمدنهای کوچک محلی در بخشهای مختلف از فلات ایران وجود داشتند که اکثر آثار و طرحهای بجای مانده از آنها دارای ویژگیهای محلی و بومی خاص آن تمدن میباشند. اما با روی کار آمدن تمدن بزرگ هخامنشی که وسعت آن از غرب به شرق دنیای آن زمان میرسید، فرهنگی جدید و آمیخته از بسیاری خرده فرهنگهای محلی و وامگرفته شده از تمدنهای دیگر بوجود آمد، به علت جنگهای مداوم میان ایرانیان و دشمنانی چون یونانیها، ازتک ها و سکاهها تبادل فرهنگی بسیار اتفاق افتاد و این خود در آثار هنری بجای مانده از آن زمان به چشم میخورد.
از طرفی چون حکومت هخامنشی حکومتی عظیم و دارای کاخهایی بزرگ و پرشوکت بودند مسلماً در این دربار قالیهایی خوش آب و رنگ و بزرگ وجود داشته است که احتمالاً دارای طرحهایی برگرفته از طرحهای ایرانی و طرحهایی وام گرفته از دیگر تمدنها بوده است و قالی پازیریک نمونهای کوچک و در اصل پوششی بوده است که بر روی اسب انداخته میشده است.در مورد بافت قالیهایی با طرحهای محلی و بومی میتوان گفت که طرحهای این قالیها نیز بسیار نزدیک به طرحهای قالیهای درباری بوده است البته با اصالت و سادگی بیشتر.با نگرشی در هنر دورههای بعد از هخامنشی نظیر اشکانی و ساسانی میبینیم که محور اصلی هنرها شخص شاها و مذهب آن دوره ( مهر پرستی ) بوده است.در نقش برجستههای باقیمانده از این دوره، شاه را در حال گرفتن حلقه قدرت از اهورامزدا و یا در حال شکار و غلبه بر دشمن خود میبینیم.
به احتمال بسیار زیاد از این تصاویر بر روی قالیهای بافته شده در آن دوران نیز استفاده میشده است و حتی شاید وجود مرکزیت در فرش (ترنج) نیز به عنوان سمبولی از مهر از آن دوره شکل گرفته باشد و یا نقش ماهی درهم و یا نقشه محرابی که هرکدام به طریقی به آیین مهر اشاره دارند.قرائن تاریخی موید این نکته است که قالیبافی در زمان ساسانیان رونق داشته است. در ارتباط با این مطلب سالنامهٔ چینی (سوئی) sugi مربوط به سالهای ۵۹۰ تا ۶۱۷ میلادی یعنی اندکی پیش از انقراض سلسلهٔ ساسانیان در میان کالاهای ایرانی از قالی نام میبرد.یکی از فرشهای معروف این دوره، فرش «بهارخسرو» است که در کتاب تاریخ طبری (۳۱۱ – ۲۲۵ هـ ق) نیز مطالبی به شرح زیر دربارهٔ آن فرش آمده است:« … که یک قالی بسیار عالی کار ایران موسوم به بهارخسرو در قصر تیسفون به طول ۴۵۰ قدم و عرض ۹۰ قدم موجود بوده است …»
وجه تسمیه این قالی بدان جهت بوده است که نقش آن نمایانگر باغی آراسته با گلها و پرندگان و جویهای آب روان بوده است. در مورد این فرش زربفت و گرانبها دو نظر وجود دارد.یکی آنکه هنگامی که خسروپرویز پادشاه ساسانی مغلوب «هراکلیوس» امپراتور روم شد این فرش به دست سپاهیان غالب افتاد و نظر دیگر آن که این همان فرش معروف «بهارستان» است که در شکست یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی سپاهیان عرب آن را به غنیمت بردند در کتاب تاریخ بلعمی نیز در فصل گشایش مداین، در باره فرش بهارستان آمده است:«اندر خزینه فرشی بود یک بساط، سیصد رش بالا اندر شصت رش پهنا، و آن را فرش زمستانی خواندندی و ملکان عجم آنرا اندر زمستان باز کردندی و بر روی نشستندی، بدان وقت که اندر جهان سبزی و شکوفه نماندی … چنانکه چون بنگریستندی، پنداشتندی که مبقله (سبزهزار) است. یا کشتزاری و اندر آن همه گوهرها اندر نشانده، به رنگ (هرچه) اندر همهٔ جهان اسپرغم است و شکوفه» با توجه به مطالب فوق متوجه رشد و شکوفایی هنر و از جمله هنر طراحی قالی در این دوره میشویم.با ظهور اسلام و حمله اعراب به ایران دور جدیدی از تاریخ ایران رقم میخورد. اعراب چادرنشین و صحرانورد بودند و بسیار ساده و دور از تجمل زندگی میکردند و چون با هنر تجملاتی ساسانی آشنایی نداشتند با ورود به ایران بسیاری از آثار هنری از جمله فرش موسوم به بهارستان را که در کاخ مدائن قرار داشت از بین بردند و به علت بیثباتی اوضاع هنر قالیبافی تا سالها را که بیرمق ماند اما به علت فرهنگ عظیم و غنی ایرانیان که ریشه در تاریخ داشت، اعراب نیز در این فرهنگ هضم شده و با آن همسو گردیدند، البته نباید از نقش اسلام در باروری و احیاء دوباره هنر ایرانی غافل ماند، بعد از تاسیس حکومتهای اموی و عباسی باز قالیهایی با طرحهای زیبا و درخور دربار بافته شد، احتمالاً در این دوران به علت حرام دانستن تصویرنگاری از سوی اسلام، بر قالیها بیشتر نقوش طبیعت و گل و گیاه همراه با کتیبههایی به خط کوفی رواج یافته و شاید از این دوران بوده است که اسلیمی Arabesce در هنر سنتی ایران راه یافته است و سیر صعودی طراحی قالی با قالبی جدید و ثابت شده تا نقطه اوج – دوران صفویه – ادامه پیدا کرد. مسلماً در تمام این دورانها قالیبافی به صورت بومی در اکثر نقاط ایران وجود داشته است اما به علت جنگهای مداوم و به وجود آمدن حکومتهای محلی متعدد و فقدان یک حکومت مرکزی مقتدر در طول این سالها هنر قالیبافی نتوانست آنطور که باید و شاید چهره بنماید.با اینکه از این دوران نمونهای از هنر قالیبافی برجای نمانده اما میتوان با مشاهده آثار باقیمانده از بناها و کاشیکاریها و نقوش باقی مانده بر روی ظروف پی به ذوق و قدرت هنرمندان این دوره از تاریخ ایران برد و مسلماً بسیاری از این طرحها و نقوش بر روی قالیهی بافته شده در این دوران بکار میرفته است.با روی کار آمدن حکومت صفویه در ایران، فرش به عنوان هنر ملی این مرز و بوم حیات دوباره یافت.«فرشهای قبل از صفویه، احتمالاً شبیه فرشهایی بوده اند که در آناتولی تولید میشدند. آنها از جنس پشم با طرحهای سراسر و اشکال هندسی ریز شکل گرفته از محیط پیرامون زندگی روستایی و ایلیاتی بافندگان آنها بوده اند.
از طرف دیگر، فرشهای درباری صفوی، منعکسکننده تولیدات زیبای کارگاههای دربار بودند این فرشها از پشم، نخ، نقره و فلزات به کار رفته در تار و پود آنها تشکیل شده بود. کیفیت بسیار بالای مواد به کار رفته در این فرشها، باعث پیدایش گرههای ریزتر و تعداد زیادتر گره آنها، نقوش گردان بسیار پیچیده با اسلیمیها، ترنجها و طرحهای تصویری بسیار زیبا گردید.»در این دوران بود که فرش به عنوان هنری کلاسیک خود را به جهانیان نمایاند و همگان به قدرت ایرانیان در زمینه تولید قالی که در نهایت زیبایی و هنر بود، آگاهی یافتند. مسلماً علت توانایی هنرمندان عصر صفوی در خلق آثاری بدین عظمت سوابق طولانی ایرانیان از زمانهای گذشته بوده است، چرا که چونان روز روشن است قالیهایی با سبک کلاسیک ابتدایی از صدها سال قبل از صفویه در ایران بافته میشده است هرچند متاسفانه آثاری از آنها باقی نمانده است.
با دقت در آثار هنری باقیمانده از دوران صفویه و حتی قبل از آن در دوره تیموریان که همزمان با مکتب هرات و شروع به کار مکتب تبریز میباشند، این نکته نتیجه میشود که نه تنها هنر قالیبافی (طراحی فرش) در این دوره درخشش پرنور داشت بلکه هنرهایی چون کاشیکاری، معماری، نقاشی، تذهیب و کتابسازی نیز به اوج زیبایی خود رسیده بودند و چون بیشتر هنرمندان طراح قالی در این دوره خود از تذهیبکاران و نقاشان صاحب مکتب بودهاند، هنر طراحی فرش نیز به سبب آن در قالب همان مکتبهای تذهیب و هنر آرایش جلد کتاب، بر روی فرش پرورش یافت و به منتهی درجه خود رسید و این خود مدیون تلاش و کوشش هنرمندان بزرگی چون بهزاد و شاگردانش و نیز حمایت بیدریغ شاهان هنردوست ایرانی در آن دوره میباشد.«راجر سیوری» در کتاب ایران عصر صفوی میگوید: در دوران طولانی سلطنت شاه طهماسب (دومین پادشاه صفوی ۱۵۲۴ – ۷۶) فنون مختلفی که هنر کتابسازی را تشکیل میدادند به منتهی درجه کمال رسیدند. وی اظهار میکند که شاه طهماسب نه تنها حامی هنر بود، بل خود نیز اوقات زیادی از جوانی را صرف آموزش نقاشی کرده بود، بسیاری از هنرمندان برجسته زمان، دوستان صمیمی وی بودند و او خود نیز در تذهیب مهارت داشت، وی به طراحی فرش آشنا بود و گفته میشود که شخصاً نیز طرحهایی برای فرش کشیده است.با توجه به اینکه در این دوره شهرهایی چون تبریز، قزوین و اصفهان عنوان پایتختی حکومت صفویه را یدک میکشیدند، صنعت قالیبافی به صورت پیشرفته در این شهرها پرورش یافت و هرکدام برای خود صاحب سبکی خاص شدند که تا سالها بعد نیز این تفاوت سبک باقی ماند. در این دوران قالیبافی در کارگاههای بزرگ و متمرکز در شهرهای فوق و دیگر شهرها برپا شد و قالیهای نفیس و زیبایی چون قالی چلسی، شکارگاه، قالی شیخ صفی و … زینتبخش موزه های جهان گردیدند.
به علت شهرت فرشهای ایرانی در ممالک غربی، تجارت فرش مابین دولت صفویه و دولتهای اروپایی برقرار شد و برای اولین بار قالیهای بصورت سفارشی (پولونز) در کاشان برای دربار لهستان بافته شدند و این خود سبب شد که قالی ایران جای خود را هرچه بیشتر در اقتصاد و هنر این مملکت باز کند.در این دوران بسیاری طرحها و نقوش زیبا که به دست هنرمندان طراح بر قالیهای این دوره نقش بست بصورت قاعده و قرارداد در دورههای بعد و تا زمان حال بکار رفت و طراحی فرش به عنوان هنری مستقل شناخته شد.
بعد از دوره درخشان و طلایی صفویه در دورههای بعد و در زمان حکومتهای افشار، زندیه و قاجار فرش نتوانست شکوهی به درخشش دوران صفویه داشته باشد.
به علت بیثباتی و جنگهای پی در پی در این دوران صنعت – هنر فرش دچار رکود شد و به تولیدات محلی و روستایی محدود گردید. در اوایل حکومت قاجار به علت ورود شرکتهای خارجی در هند و ایران بسیاری از هنرهای اصیل ایرانی رنگ و بوی فرنگی یافت به علت دخیل بودن سلیقه صاحبان شرکتهای خارجی در تولید فرش، هنر طراحی فرش نیز آن اصالت و شکوه قبلی خود را کمرنگ دید و رنگها و طرحهای فرنگی مآب وارد طراحی فرش ایران شد که حال به علت غنا و اصالت عمیق هنر ایرانی این طرحها نیز هضم و جذم طراحی ایرانی گردید و چیزی از هنر طراحی فرش ایرانی کاسته نشد.با تاسیس مدرسه دارالفنون و مدرسه هنرهای مستظرفه توسط امیرکبیر و استاد حسین طاهرزاده سعی در ایجاد حرکت و پویش در هنرهای سنتی ایران و از جمله هنر طراحی فرش شد که خود تا حدودی قابل ستایش است و بسیاری از طرحهای اصیل و قدیمی ایرانی به دست هنرمندان تحصیلکرده در مدرسه هنرهای مستظرفه احیاء و تقویت شد و حتی به دیگر طراحان فرش این سرزمین مسیر و سمت و سوق داد.
در اواخر حکومت قاجار با شناخته شدن بیشتر قالی ایران به عنوان یک کالای ارزشمند و بالا رفتن فروش آن در بازارهای جهانی شرکتهای خارجی به سوی ایران هجوم آوردند.
در شهرهای مختلف ایران چون اراک (سلطانآباد)، همدان، کرمان و تبریز شرکتهایی تجاری شروع به تولید قالی به طور گسترده نمودند و به علت رونق گرفتن بازارهای خارجی فرش ایران، هنر طراحی قالی نیز شاهد رونقی دوباره اما نه با آن حال و هوای سالهای گذشته بود.از طرفی به علت گرم شدن بازار فرش بسیاری از بازاریان داخلی نیز دست به کار شدند و در بسیاری از نقاط ایران حتی در مناطقی که قالیبافی به آن صورت رونق نداشت، کارگاههای قالیبافی تاسیس نمودند. به تولید قالیهای باب دندان کشورهای اروپایی مبادرت ورزیدند و به اینگونه اصالت بومی نقوش قالی دچار پراکندگی و ازهمگسیختگی شد، بطوریکه عوارض آن تا زمان حال باقی مانده است.در سالهای اخیر با تاسیس شرکت فرش و بعد از آن دخالت سازمانهای دولتی دیگر در زمینه فرش، هنر قالیبافی دچار چندگانگی مضاعفی شد که هرچه بیشتر بر تضعیف این هنر – صنعت افزود. طراحان فرش به سبکهای مختلف روی آوردند و حتی با ورود فرشهای ماشینی، بسیاری طرحهای عجیب و از جمله انواع تصاویر و عکسها بر روی قالی نقش بست، و بدعتی ناصواب شکل گرفت.
طراحی فرش به کجا میرود؟ بحث فرش چند مدتی است که با تاسیس رشتههای فرش در چندین دانشکدهٔ مختلف در ایران و برپایی نمایشگاههای سالانه بینالمللی فرش در کشورمان رونقی تازه یافته است. تولید فرش به علتهای عدیده از جمله اشتغالزایی وافر آن یکی از عوامل مفید در توسعه اقتصادی کشور میباشد، مبحثی که حرفههای بسیاری را به دنبال داشته و دارد، تولید پنبه و پشم، طراحی قالی، رنگرزی، بافت، مرمت قالی و تجارت داخلی و خارجی آن از جمله منابع درآمد برای جمعیت کثیری از هموطنانمان میباشند.
از این میان حرفه – هنر طراحی فرش یکی از اساسیترین عوامل در تولید یک قالی است که خود دارای چندین بخش و مرحله مرتبط با هم میباشد؛ نخست طرح مدادی برروی کاغذ شطرنجی بارجشمار مناسب و ابعاد متناسب کشیده میشود و این در اصل اسکلت کار میباشد و بقیه مراحل بر روی این طرح اولیه انجام میپذیرد. سپس بسته به نوع سبک نقاشی قالی (ترکی – فارسی)، رنگ بر روی طرح گذاشته میشود و یا مانند مناطق اطراف تبریز، قسمتهای رنگی را با شماره مشخص میکنند و بعد رنگ مورد نظر را جلوی آن شماره در کاغذ نوار مانندی به نام مستوره قرار میدهند.
بعد از آن نوبت به نقطه کردن نقشه میگردد که در این مرحله طرح را به زبانی قابل فهم برای بافنده ترجمه میکنند و خود دارای قوانین و روشی خاص است.حال نقشه برای بافت آماده است. یک طراح قالی باید با طراحی سنتی و نیز با طراحی پایه تا اندازای آشنایی داشته باشد و اگر به کار نقاشی نیز میپردازد باید که با رنگهای سنتی ایرانی آشنایی کامل داشته باشد، از طرفی یک طراح باید با نحوه بافت یک قالی آشنا باشد تا زمان طراحی از اشتباهاتی که ممکن است برای بافنده مشکل ایجاد نماید بپرهیزد.طراحی قالی مانند بسیاری حِرَف سنتی دیگر سالهای مدیدی است که به روش استاد – شاگردی آموزش داده میشده و میشود، البته چندصباحی است که به هدف علمی کردن این حرفه – هنر، آنرا در دانشگاهها تدریس میکنند و از آن جمله است رنگرزی، مرمت، بافت و …اما آیا میشود هنری را که بیش از هزاران سال قدمت دارد را در چندین ترم تحصیلی و به صورت آکادمیک به یک هنرجو آموزش داد.
بنده که خود یکی از هرجوجویان این چنین دورههایی هستم به شخصه مخالفت سوئی با این حرکت نداشته و ندارم اما آیا بهتر نیست که در کنار اینگونه آموزشها، محقق و کارشناسانی را نیز تربیت کنیم که با آشنایی کامل با مکاتب و نقوشی گذشته و حال هنر ایرانی بتوانند با احیای موتیفها و نگارههایی که سالها در نقاشی سنتی ما بکار میروند و شناساندن این نگارهها به طراحان و هنرمندان این سرزمین و نیز احیای ترکیببندیهای طلایی که در آثار گذشته ایرانیان نهفته است از منصرف شدن هنر سنتی ایران و نیز از یکنواختی طرحها و نقوش جلوگیری کنند.
آیا برای نوآوری در طرحهای فرش باید تابلو فرش کشید یا طرحهای فرش را با منو بازار یکنواخت کرد؟ چرا ما آورندهٔ باصطلاح مُد نباشیم و دیگر کشورها خود را با ما یکرنگ نکنند، حتی شاید با این کار بتوان از تقلیدهایی که کشورهایی مثل چین، هند و پاکستان از طرحهای ما میکنند، جلوگیری نمود، آنها که قدرت سه هزار ساله طراحی و هنرمندی ما را در زمینه طراحی فرش ندارند، پس چرا کسی پاپیش نمیگذارد و فقط میتوانند بگویند که فرش ایران مرده است و دیگر نمیتوان برایش چارهای اندیشید.به هر حال احیای هنر مقتدر ایرانی نیاز به حمایت همهجانبه دستاندرکاران و دولتمردان ایرانی دارد، همانگونه که در زمان صفویه اتفاق افتاد، به آنچه که داریم بیاندیشیم نه آنچه که نداریم.
فرش ایرانی هنر-صنعتی است که از دیرباز به عنوان نام واعتباری برای ایران بر فرهنگ ایرانی سایه افکنده است. مفروش کردن هر خانه ای با فرش ایرانی فرصتیست برای لمس تاریخ چندین و چند ساله ی ایران و تارهای فرش ایرانی جایگاه حماسه هموطنان بافنده است که خلقت خداوند را به تصویر میکشند.
نقوش بکار رفته در فرش ایرانی بر گرفته از فرهنگ و سبک زندگی بافندگان آن در هر نقطه از ایران است. طوری که می توان گفت هر فرش ایرانی تابلویی زیبا، گویای طبیعت و فرهنگ خطه ای از ایران است و با مشاهده ی آن می توان اصالتش را جویا شد.
به علت وجود این خصوصیت کاوشگران پس از یافتن فرش پازیریک در منطقه ای به همین نام در روسیه به این مهم پی بردند که این فرش، فرشی ایرانی است زیرا بر روی آن طرحی از اسب سواران ایرانی و اشکال تخت جمشید نقش شده بود و از آن به عنوان اولین فرش ایرانی یاد می شود.
زمان آغاز بافت فرش کلاسیک ایرانی آغاز بافت فرش کلاسیک ایرانی به سلسله صفویه باز می گردد و در شهرهایی نظیر تبریز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، یزد ، استرآباد ، هرات ، شیروان ، قره باغ و گیلان توسعه پیدا کرد و در همین زمان استفاده از طرح های ترنج در وسط قالی و لچک ها رایج شد. همچنین صادرات فرش ایرانی درزمان فتحعلی شاه و بعد از آن به دست ناصرالدین شاه وسعت گرفت و ایران را تبدیل به بزرگ ترین صادر کننده ی فرش دستباف کرد.
فلسفه پیدایش فرش ایرانی: فلسفه ی پیدایش فرش از آغاز، استفاده از آن به عنوان زیرانداز بوده است پس بدیهی است که درشرایط مختلف آب و هوایی ضخامت و جنس آن نیز متفاوت باشد. در مناطق مختلف ایران فرش به شیوه های گوناگون بافته می شود ، این گوناگونی را می توان در گره ها، نوع الیاف مصرفی و رنگ آمیزی مشاهده کرد.
تفاوت در نوع گره آن را به دو دسته ی گره ترکی و گره فارسی تقسیم کرده است. همانطور که از اسمشان مشخص است، گره ی اول مربوط به مناطق ترک زبان و گره ی دوم مخصوص مناطق فارسی زبان است.
همانطور که میدانیم برای بافت فرش ایرانی ازپشم گوسفندی استفاده می شود. در مناطق مختلف ایران به دلایل آب و هوایی و اقلیمی، وجودمراتع وسیع چراگاهی و همچنین مدت طولانی روزهای آفتابی در سال، پشم را دارای خواص متفاوتی همچون جعد و دندانه کرده است. جعد حالت فنری الیاف و دندانه خاصیتی است که قدرت نگهداری رنگ را به وسیله پشم بالا برده و گذرزمان را بر روی زیبایی فرش بی تاثیر می کند. به علت استفاده از الیاف طبیعی در فرش ایرانی برای استفاده کنندگان آن هیچ حساسیتی ایجاد نمی شود.
استفاده از رنگ های گیاهی در فرش ایرانی قدمت استفاده از رنگ های گیاهی در فرش ایرانی به هزاران سال پیش باز می گردد و هنوز هم به عنوان استانداردی برای رنگ آمیزی فرش از همین روش استفاده می شود که همین امر به اصالت فرش ایرانی می افزاید. رنگ های طبیعی علاوه بر زیبایی خیره کننده، ثبات بیشتری نیز دارد.
مزایای فرش ایرانی: فرش ایرانی تنها کفپوشی است که بر اثر پا خوردن،شست وشو و نور زیبایی آن مضاعف می شود و همه ی اینها مزایای رقابتی بسیار ارزنده ایی هستند که این دارایی ملی ارزشمند را از دیگر فرشهای دستباف، در نقاط مختلف جهان متمایز ساخته است که متاسفانه عدم توجه به چنین دارایی ملی از سوی تک تک ما باعث شده است در سال های اخیر فرشهای کشور های رقیب همچون چین و….. قسمتی از بازار حتی بازار داخلی را به خود اختصاص دهد.
ذکر تمامی خصوصیاتی که فرش ایرانی را نسبت به دیگر فرش های دستباف در نقاط مختلف جهان منحصر به فرد کرده است نیازمند زمانی بسیار است و در اینجا به همین مقدار بسنده می کنیم. فرش ایرانی ریشه در فرهنگ، تاریخ واصالت ایرانی دارد و اشاعه این فرهنگ قوی وحفظ و انتقال آن به نسل های آینده از وظایف یکایک ما می باشد و باید بدانیم که با خرید فرش ایرانی کمکی به حفظ میراث فرهنگیمان کرده ایم.
“فرش ایرانی یعنی سوی چشمان بانوی بافنده، یعنی ظرافت انگشتان یک هنرمند، فرش ایرانی یعنی دستان پینه بسته پیرمرد رنگرز، یعنی رویای دخترک نخ ریس، فرش ایرانی یعنی بوی گردو و انار جوشیده، فرش ایرانی یعنی باریکه نوری از پنجره چوبی و طرحی زیبا از میراثی کهن….
در طول تاریخ فرش و تابلو فرشهای ایرانی از نظر زیبایی و هنر نقش مهمی در اقتصاد کشورو خانواده ها داشته که شایسته است بیشترتوجه به این هنر ارزشمند که یادگار نیاکان ما میباشد و برای خلق آن رنجهای زیاد و راههای بسیار طی شده است داشته باشیم باید پذیرفت که پیدایش هنر ارزنده قالیبافی به یکباره و خلق الساعه نبوده بلکه به تدریج و بنا به اصول علمی و روند قدم بقدم روبه رشد حسب قواعد سنت تمدنهاو میزان علاقه واحتیاجات مردم آن روزگار بوده که راه تکامل در بافت وسایر عواعل تولید را پیموده است تا به زمان خشایارشا حدود ۲۴۸۹سال قبل رسیده است . پس قدمت و پیشینه فرش را در ایران باید در سده های پیشین تر جستجو کرد و مسائل اجتماعی مردم هر عصر مدیون جامعه پیش از خود بوده که تجربیات هنری خود را به نسل جوان تر آموخته است .
درست است که یک تخته فرش و یک روانداز اسب در منطقه پازیریک بخش جنوبی سیبری بدست آمده و تاریخ بافت آن را حدود سده پنجم قبل از میلاد می دانند ولی آراء و عقاید فرش شناسان و پژوهشگران بطور پراکنده بر آن است که قدمت فرشبافی به تمدنهای پیش تر ایران می رسد ادله این تفکر با توجه به زیبایی بافت و نقش و نگار موجود در فرش مضمون رشد تمدن و پیشرفت هنر بافندگی و صنایع دستی آن روز ایران بوده است .
نکته مستند تر آنکه در ۴۸۰ سال قبل از میلاد مسیح هنگامی که تمیستوکل ( Temistocle )سردار آتنی بعلت رشگ برخی از رجال آتن به او تهمت خیانت زدند و مورد مذمت و اتهام قرار گرفت و حتی جان وی در معرض خطربود بنابراین برای نجات جان خود به ایران گریخت . چون کشور یونان در آن زمان در حال اهتزاز با کشور بزرگ ایران قرار داشت خشایارشا که پادشاه ایران بود با نگرش کسب اطلاعات نظامی و اوضاع واحوال اقتصادی و اجتماعی یونان با مهربانی با وی رفتار کرد و حتی هدایای ارزنده ای از جمله چند قطعه قالی وگلیم های زیبایی که دارای نقش و نگار دلفریب و گیرا که با دستهای هنرآفرین فرزندان ایران بافته شده بود به وی داد . سردار آتنی که از قبل به زیبایی گلیم وفرش ایران آگاه بود تا هدایای فرش و گلیم را دید مورد پسند قرار داد و تعریف و تمجید از آن کرد که این امر در تاریخ فرشبافی ایران یک سند قطعی و مورد اطمینان بایستی در نظر گرفته شود .
یا گزنفون در کتاب بازگشت ده هزار یونانی می نویسد :در یک مهمانی که سوتس (Seuthes ) امیر تراکیه حضور داشت بعنوان هدیه یک تخته فرش ایرانی به وی داده می شود بدیهی است آنچه را که به امیر کشوری هدیه می دهند چیزی نفیس و ارزنده ای باید باشد پس نتیجه می گیریم که فرشهای ایرانی در آن زمان چنان زیبا و دلفریب بوده که شایستگی پیشکشی به پیشویان کشور ویا ملتی را داشته است .
(نقل از زندگانی مردان نامی پلوتارک )
حبیب ابن صهبان نقل می کنند هنگامی که سپاه سعد در جنگ با ایرانیان ظفر آمد آنها به کاخ مدائن رسیدند غنایم فراوان بدست آوردند مثل جامه ها زیورآلات شمشیر خسروپرویز و ده ها قلم دیگر از جمله یک تخته فرش شصت ذرع در شصت ذرع یکپارچه به اندازه یک جریب که همچون کشتزار و سبزه زار بهاران بود و متن فرش چون نهرها و لابه به لای آن همانند مروارید بود ومتن از حریر بر پودهای طلا که گلهایطلاو نقره و امثال آن داشت چشم همگان را خیره می کرد آنها خمس همه غنایم را بین خود تقسیم کردند و فرش بماند چون تقسیم آن میسر نبود سعد مسلمانان را خواند و گفت خداوند دستهای شمارا پر کرده است تقسیم این فرش مشکل است رای من این است که آن را به امیر مومنان عمر واگذاریم که هر چه خواهد کند چنان کردند گویند چون فرش به مدینه نزد عمر بردند شب خوابی دید و کسان را فراهم آورد و حمد ثنای خدارا کرد و در باره فرش رای خواست نظرهای متفاوت دادند در آن جلسه که امام علی (ع) نیز حضور داشت به عمر فرمود : ای عمرکار چنانست که گفتید اما تامل باید کرد که اگر اکنون آن را بپذیرید فردا کسانی به دستاویز آن به ناحق چیزهای بگیرند: عمر گفت راست گفتی و اندارز دادی فرش را پاره پاره کردند و تا بین کسان تقسیم نمایند که یک تکه از فرش که از بقیه تکه ها بهتر نبود به حضرت رسید امام تکه فرش را در بازار به بیست هزار دینار فروخت
( نقل از تاریخ طبری جلد پنجم )
نظر عزیزان را به سه نکته مهم معطوف میدارم:
۱-پیدایش قالی و گلیم به یکباره نبوده وبه تدریج در سده پنجم قبل از میلاد به تکامل رسیده است و حصول نتیجه می گردد خلق این هنر خیلی پیشین تر بوده است.
۲-خلق اولیه فرش در ایران بوده وبعدها از طروق مختلف به سایر نقاط انتقال یافته است .
۳-فرش ایران در طول تاریخ اعتبار جهانی داشته و همیشه بعنوان یک کالای ارزنده و سرمایه ای ایفای نقش کرده است.
فرازی از سروده شاعر خوش ذوق تقدیم به همه هنرمندان وبافندگان رنج دیده و همه کسانی که در این راه قدمهای مفیدی برداشته اند:
چو استاد دستش قلم بر رقم برگرفت بیکباره آن برگ بیمایه جان بر گرفت
چو نقشی برنگ لب لعل شیرین یار بنرمی بزد سرخیش جان گرفت
گل و بلبل سرو قامت بلندی نشاند بدین چیرگی هم غزالی دویدن گرفت
ترنجی بچند وسپس طره ای درکنار توگویی که یکباره باع عدن جان گرفت
گره از یی هم زد و رج نشاند ضخیمش یکی پودو نازک دگر جا گرفت
همه روزها را بدینگونه اش پیش برد چنین از سحر تا که شب پا گرفت
انتخاب از روی سلیقه و آزادی عمل در انتخاب تصمیم خرید فرش را حتیالمقدور در مواقعی که بازار ساکتتر است عملی کنید و با بازدید از چند تجارتخانه معتبر و ملاحظه امکانات و تسهیلاتی که برای شما فراهم میکنند فرش مورد نظر خود را از میان مجموعه فرشهای آنان انتخاب کنید. نظرات مشورتی فروشندگان خبره فرش را قبول کنید ولی هیچگاه به طور مطلق تسلیم سلیقه و نظر آنها نشوید. فرشی را انتخاب کنید که مناسب با احتیاج شما و مطابق با بودجه شما و باب سلیقه شما باشد. در موقع خرید بدون روی دربایستی و ملاحظهکاری از فروشنده بخواهید تا تمام فرشهایی که در فرم و اندازه دلخواه شما است نشان بدهد و یا اصطلاحاً ورق بزند تا از میان آنها بتوانید چند تخته فرش را که بیشتر به سلیقه و نظر شما نزدیک است انتخاب کنید. سعی کنید از مؤسساتی فرش خریداری کنید که آزادی عمل و نیز امتحان فرشهای انتخاب شده را برای شما بدون هیچگونه الزام خریداری فراهم کند و فرشهای مطلوب شما را به منزل بیاورند.
بررسی فرش از لحاظ طرح و اندازه
برای خرید فرش به اندازههای آن نیز باید توجه کرد. از چند سانتیمتر اختلاف در ابعاد فرش در قسمتهای بالا و پایین که اصولاً از مشخصات فرش دستباف میباشد میتوان چشمپوشی کرد ولی بیشتر از این حدود بالاخص در قالیچههای کوچک عیب فرش به شمار میرود. با تا کردن فرش از قسمت میان و روی هم قرار دادن این دو قسمت میتوان تقارن طرح را نسبت به محورهایی که از مرکز فرش میگذرند تشخیص داد. این عمل را میتوان به وسیله متر و یا خط کش مدرج نیز انجام داد و فاصله نقاط مختلف فرش را نسبت به یکدیگر سنجید. تقارن رنگ نیز در اشکال بافته شده در فرش را مورد توجه قرار دهید و همچنین دقت کنید که موتیفها و اشکال طرح در متن فرش ناتمام گذارده نشده باشد و هر خط و شاخهای شکل و امتداد طبیعی خود را داشته باشد و ناگهان در میان طرح قطع و ناپدید نشده باشد.
مطالعه فرش در نور طبیعی و توجه به رنگ آن و اطمینان از ثبوت رنگهای آن
همچنین فرش را باید از زوایای مختلف و در نور طبیعی مورد مطالعه قرار داد. رنگ فرش در جهت خواب آن تیرهتر از رنگ آن در جهت عکس خواب فرش به نظر میرسد در نتیجه خطوط طرح درجهت عکس خواب به نحو مشخصتری دیده میشود. همچنین باید رنگ فرش در تمام سطح آن یکنواخت باشد و مخصوصاً در فرشهای کف ساده دو رنگی و اختلالات رنگ دیده نشود. لذا رنگ فرش به اندازه کافی غنی و کامل باشد و قسمت انتهایی پرز با رنگ سطح فرش اختلاف نداشته باشد چون این اختلاف نمودار آن است که فرش با رنگهای جوهری رنگ شده است. با مالیدن تکه پارچه مرطوب بر روی قسمتهای رنگدار مشکوک میتوانید از ثبوت رنگهای فرش اطمینان حاصل کنید.
بررسی کیفیت پرزهای فرش
فرش را از نظر کیفیت پرزهای آن نیز باید مورد بررسی قرار داد. پرز فرش باید با دوام، درخشان و انعطاف پذیر باشد فرشهای با پرز نرم نسبت به فرشهای با پرز ضخیم دوام کمتری دارند و همچنین تمایل بیشتری به جذب گرد و خاک داشته و مانند فرشهای با پرز خشن نیز تمیز نمیشوند.
مطالعه پشت فرش از لحاظ نحوه تراکم و کوبیدگی پودها و یکنواختی طرح
شاید مهمرین عاملی که در انتخاب فرش باید مورد توجه قرار گیرد بافت آن است. برای بررسی چگونگی بافت فرش بهتر است آن را از قسمت پشت مورد مطالعه قرار دهید چون در پشت فرش کیفیت بافت مشخصتر است. با مطالعه پشت فرش به بسیاری از نکات آگاهی خواهید یافت که با بررسی رویه فرش امکان آن میسر نیست از قبیل تعداد گرهها، نحوه تراکم و کوبیدگی پودها و همچنین یکنواختی طرح، شمارش دقیق گرهها در واحد سطح را به کمک ذرهبینی که به یک قاب مدرج به واحدهای اندازهگیری (سانتیمتر – اینچ) متصل شده است میتوان انجام داد. با این وسیله تعداد گرهها را در عرض و طول یک قاب جداگانه بشمارید و در یکدیگر ضرب نمایید تا تعداد گرههای موجود در واحد سطح فرش به دست آید. ولی در این کار نهایت دقت باید معمول شود چه اختلاف شمارش یک و یا دو گره نتایج بسیار غلطی را در محاسبه کلی ارائه خواهد داد. برای صحت بیشتر محاسبه بهتر است شمارش گرهها را در چند نقطه مختلف فرش انجام داده و معدل آنها را ملاک محاسبه قرار دهید (تراکم قسمتهای پایین فرش معمولاً بیشتر از قسمتهای بالایی آن است).در مورد بافت فرش توجه داشته باشید که پود فرشهای یک پوده هیچگاه به چشم نمیخورد و تنها در فرشهای دو پوده و بیشتر است که بعضاً در پشت فرش امتداد پودها دیده میشوند و هرگاه ردیفهای بافته شده بهتر کوبیده شده باشند پودها کمتر دیده میشوند.
بررسی فرش از لحاظ پوسیدگی و همچنین رفوشدگی
با ملاحظه پشت فرش قسمتهایی را که بافت ناجور داشته و یا احتمالاً پوسیده و یا رفو شده باشند بهتر میتوان تشخیص داد قسمتهای رفو شده معمولاً زبرتر و محکمتر از دیگر نقاط فرش است و با کمی دقت علائم سوزن خوردگی را در آن میتوان مشاهده کرده و بعلاوه با تا کردن فرش در سمتهای مشکوک به پوسیدگی صدای خفیف و مخصوص شکستگی احساس خواهد شد.در موقع بررسی پرزهای فرش توجه داشته باشید ارتفاع پرز معیار ظرافت فرش نیست. برای کنترل کیفیت پرزهای فرش و چگونگی پرداخت آنها باید پرزها را با دست مالش داد در قسمتهای مختلف ارتفاع پرزها باید به یک اندازه بوده و اثر از تموج در آنها نباید باشد.یکی از دلایل نامنظم بودن پرزها علاوه بر پرداخت ناجور و نامنظم شستشوی خشن الیاف فرش است.
خرید از تجارتخانههای معتبر که فرش خریداری شده را ضمانت میکنند.
در مورد مکان خریداری فرش باید گفت که هیچگاه فرش را از افراد نامشخص و مشکوک خریداری ننمایید. برای از دست ندادن نقدینه خود و جلوگیری از گرفتاریهای بعدی منطقیتر است حتی با قیمتهای بالاتر فرش را از تجارتخانههای معتبر و با سابقه و شهرت خوب و یا از فروشندگان مجاز و سیار این مؤسسات خریداری کنید. به هنگام خرید فرش حتماً ورقه خرید و ضمانتنامهای که حاوی تمام مشخصات فرش است از فروشنده درخواست کنید. این مدارک در موقع خرید و فروش بعدی، سرقت، بیمه و حمل و نقل فرش بسیار مفید واقع خواهد شد. در ضمانتنامه فرشهای قدیمی و آنتیک علاوه بر مشخصات معمولی باید سال بافت و حتیالمقدور شجرهنامه فرش مندرج باشد.
هماهنگی با دکوراسیون منزل
رعایت برخی اصول در رابطه با انتخاب فرش و دکوراسیون، علاوه بر آنکه نشانگر ذوق و سلیقه خریدار است در دوام و پاکیزگی و نمود هرچه بیشتر فرش نیز تاثیر انکارناپذیری دارد. در این ارتباط باید عوامل رنگ، بافت و طرح فرش را مورد توجه قرار داد به عنوان مثال فرشهای کم دوام، ظریف، ابریشمی، قدیمی و عتیقه و یا زمینه روشن را نباید در اطاق نشیمن، نهارخوری و اطاقهای کودکان قرار داد. محلهای مناسب برای اینگونه فرشها معمولاً اطاقهای پذیرایی، خواب، کتابخانه و به طور کلی مکانهای کم رفت و آمد میباشد. فرش اطاق نهارخوری باید به اندازهای باشد که پایههای صندلیهای مستقر در اطراف میزنهارخوری کاملاً بر روی آن قرار گیرد. به عبارتی دیگر ابعاد فرش باید از هر طرف حداقل ۶۰ تا ۷۰ سانتیمتر بزرگتر از اندازههای میز نهارخوری باشد. در سالنهای پذیرایی فرش مقابل مبلها و کاناپه را به اندازهای انتخاب میکنند که ضمن پوشش مساحت مور نظر مقداری از سطح آن نیز زیر پایههای مبلها و کاناپه قرار گیرد. توصیهای دیگر در این مورد داریم و آن این است که هیچگاه مساحت مقابل کاناپه و مبلها را با یک جفت قالیچه مفروش ننمایید که از نقطه نظر زیبایی تاثیر نامطلوب و ناخوشایندی دارد. به جای مفروش نمودن اطاق خواب با یک تخته فرش بزرگ که اجباراً قسمتهایی از آن زیر تخت خواب میرود توصیه میشود از چند تخته قالیچه کوچک و پاتختی ترجیحاً رنگهای روشن استفاده شود. عامل طرح در انتخاب فرش برای مکانهای مورد نظر نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است به عنوان چند اصل کلی میتوان گفت که در منازل و محلهایی که با مبلمان استیل و تزئین شده باشند. طرحهای گلدار و همچنین فرشهایی با طرحهای هندسی و در آپارتمانها و ساختمانهایی که مبلمان آنها از نوع مدرن است فرشهایی با طرحهای هندسی و شاخه شکسته جلوه و زیبایی بیشتری دارند. فرشهای ترنج دار در سالنهای پذیرایی و در محلهایی که نقش ترنج آن در معرض دید کامل باشد و قالیهای با نقش سرتاسری و یا خنثی در سالنهای نهارخوری و پذیرایی و نشیمن و کتابخانه منظره بهتری دارند.
چگونه شد که ظهور رنگهای مصنوعی مجموعه رنگهای طبیعی را در صد سال گذشته برهم زد یا حتی از بین برد؟ آیا ما باید به دوران قبل از علمی شدن باز گردیم و قدرت اسرار آمیز رنگهای به دست آمده از گیاهان وحشرات را ـ آن گونه که امروزه در بسیاری از جزوات منتشره درباره رنگهای گیاهی توصیه میشود ـ احیا کنیم؟ یا ما باید در جستجوی «روح طبیعت» برآییم تا پاسخی بر این پرسشها بیابیم؟ رنگرزی با مواد رنگی طبیعی محدودهای نیست که قوانین طبیعت دست رد به سینه ما بزند بلکه برعکس ما میتوانیم دلایل منطقی زیادی بیابیم که حاکی از کیفیت عالی رنگهای طبیعی هستند. صنعت قالیبافی امروزه رنگهایی را به دست میدهد که فقط از سه رنگ اصلی تشکیل شدهاند: آبی، قرمزو زرد. مخلوط کردن یک جفت از آنها در پاتیل رنگرزی، رنگهای ثانوی، بنفش، نارنجی و سبز به دست میدهد. مخلوط کردن هر سه رنگ اصلی ـ اگر نسبت خاصی انتخاب شود ـ رنگ سیاه یا مجموعه رنگهای زیادی از رنگهای مرتبه سوم مانند قرمزـ قهوهای، زرد ـ قهوهای و… میدهد. اگر سه رشته نخ پشمی را که با مواد رنگزای مصنوعی رنگ شدهاند کنار یکدیگر بگذاریم، اکثر شاهدان این ترکیب سه رنگ اصلی آبی، قرمز و زرد را نا هماهنگ مییابند و آنها را تند، بسیار بد یا زننده توصیف میکنند. اما اگر سه رشته نخ پشمی را با روناس، نیل و پوست پیاز رنگ کنیم، اکثر شاهدان این ترکیب، آبی نیل، قرمز روناس و زرد پیاز را هماهنگ احساس میکنند. دلایل قانع کنندهای برای این تفاوت در قضاوت ترکیب آبی، قرمز و زرد وجود دارد. اگر به قرمز روناس در نور آفتاب نگاه کنیم، علاوه بر «قرمز»، رنگ «زرد» و با شدت کمتر حتی «آبی» نیز به ذهن خطور میکند. میتوان گفت که نور آفتاب از قرمز روناس نه تنها رنگ قرمز، بلکه رنگ زرد و آبی نیز ساطح میکند.
همین موضوع در مورد آبی نیل و زرد پیاز صادق است. آبی نیل، حاوی عنصر قرمز و عنصر کوچکی از زرد است. زرد پیاز حاوی قرمز و مقدار اندکی آبی است. برای اثبات ادعایمان به تجربیاتی که با مواد رنگی مصنوعی انجام دادهایم مراجعه میکنیم.
اگر بخواهیم از قرمز روناس تقلید کنیم. سه رنگ اصلی آبی، قرمز و زرد خالص را به رنگ قرمز، رنگ زرد و کمی رنگ آبی در پاتیل رنگ اضافه میکنیم. آن هماهنگی ای که ما در ترکیب روناس قرمز، نیل آبی و زرد پیاز احساس میکنیم از این واقعیت سرچشمه میگیرد که این سه رنگ عناصری را از رنگهای همسایه در خود دارند. به عبارت دیگر میتوانیم بگوییم، ادغام رنگهای همسایه در داخل هر رنگ اثر هماهنگ کنندگی دارد. رنگهای طبیعی باعث گرایش به سیاه میشود که خود از شدت رنگها کم میکند. مثلا حضور هر سه رنگ اصلی در آبی نیل به این معنا نیست که آبی نیلی علاوه برمواد آبی شامل قرمز و زرد هم هست. در اینجا یک ماده یعنی نیل است که مسوول رنگ آبی است. این مواد رنگی روی الیاف پشمی که در مقابل نور آفتاب گرفته شده نه فقط رنگ آبی بلکه قرمز و زرد را بازتاب میدهد. فقط با نخ رنگ شده با رنگ طبیعی است که میتوان رنگ تولید کرد.
ترکیبی که در ظاهر به شدت بدون هماهنگی به نظر میرسیدند، هر یک کیفیت خنثی کنندگی وملایم کنندگی را در خود تجسم بخشیدهاند. ازطرف دیگر، مواد سه جزیی مدرن (رنگزاهای مصنوعی) هنگامی که یکجا استفاده شوند، ساختار مولکولهای آنها صرفا همیشه رنگ خالص میدهند و فاقد کیفیت هماهنگ کنندگی و ملایم کنندگی هستند. از این رو امکان ندارد که تعداد زیادی از رنگهای طبیعی را با مخلوط کردن این سه ماده رنگی مصنوعی ایجاد کرد.
متاسفانه امروز استفاده از رنگزاهای طبیعی کم شده است و در بازار تلاش میکنند که رنگها را با پهن کردن فرش هفتهها در مقابل آفتاب سوزان تصحیح کنند یا سعی میکنند با کوتاه کردن زمان قرار گرفتن خامهها در پاتیل رنگ و حمام رنگ از شدت رنگها بکاهند.
دلایل دیگری وجود دارد که ثابت میکند چرا رنگهای طبیعی جذاب و زیبا هستند. ریشه روناس دارای تعداد زیادی رنگ مختلف است. براساس این ظرفیت گسترده از مواد رنگزا، ما میتوانیم طیف متنوعی از رنگها از قرمز تیره گرفته تا نارنجی و بنفش را تولید کنیم. شایان ذکر است که دندانهها، ترکیب آب به کاررفته، افزودههای رنگرزی و شیوه رنگرزی همگی نقش مهمی در این روند دارند. صدها ترکیب متفاوت مواد رنگی مصنوعی قادر نخواهند بود که این ردیف از رنگهای روناس قرمز را که خود حاوی بسیاری از سایه رنگهای کوچک ـ که چشم میتواند آنها را ثبت و از آنها لذت ببرد ـ ایجاد کند.
متاسفانه آن از نظر تولید کنندگان این همه سایه رنگ اصلا مطلوب نیستند وآنها تک رنگ ثابت قرمز را نشانه کیفیت میدانند.
یکی از ویژگیهای بارز رنگهای طبیعی رنگ پس ندادن آنهاست. پشم رنگ شده با قرمز روناس یا آبی نیلی کمتر کم رنگ میشوند.
از گذشته تا امروز در تمام خانههای ایرانی حتی محقرترین آنها مفروش کردن خانه با فرش دستباف یکی از زینتهای خانه محسوب میشود. هرچند که امروزه به دلیل گران بودن این فرشها خرید آن برای بسیاری از طبقات جامعه غیرممکن است، ولی استفاده از آن به عنوان هنر و صنعت ایرانی از جایگاه و منزلت ویژهای در میان خانوادهها برخوردار است.
در گذشته که تا حدودی سبک چینش و دکوراسیون وسایل داخل خانه با امروز متفاوت بود و استفاده از مبل و صندلی جایگاه چندانی نداشت و تنها برای طبقات بالای جامعه مورد استفاده قرار میگرفت، معمولا سراسر اتاق را با فرش میپوشاندند و بافت قالیهای بزرگ بسیار رایج بود تا سطح تمام اتاق را بپوشاند، ولی با جایگزین شدن مبل و صندلی به جای مخده و پشتی، استفاده از فرشهای بزرگ در منازل از رواج افتاد، ولی از ارزش و جایگاه فرش کاسته نشد و به جای فرشهای بزرگ، فرشهایی با قطعات کوچکتر رواج پیدا کرد. مساجد نیز از جمله مکانهایی است که همچنان از گذشته تا به امروز از مشتریان فرشهای دستباف است. در گذشته شاهان متدین قالیهای گرانمایه را به نشانی دینداری وقف مساجد میکردند. قالی در فرهنگ ایرانی از چنان منزلتی برخوردار بوده است که در مساجد و کاخهای سلطنتی به امین اموال و متصدی مخصوص سپرده میشد تا حفظ و مرمت آن را به عهده بگیرد. حتی قالیهای بسیار گرانبها را زیرپا نمیانداختند و همچون تابلوهای نقاشی بر دیوارها آویزان میکردند یا لوله میکردند و در گوشهای از منزل قرار میدادند و در مراسم خاص از آن استفاده میکردند. به هر حال وقتی صحبت از فرهنگ و هویت ایرانی میشود بیشک فرش یکی از نمادهای بارزی است که این فرهنگ و هویت را نمایان میکند. گذشته از صنعت فرش که امروزه به عنوان یکی از اهرمهای قوی بازرگانی کشور تبدیل شده، این هنر ایرانی کارکرد فرهنگی نیز به خود گرفته است؛ به طوری که طرحها و نقشهای هریک نه تنها نشاندهنده دوره ویژه تاریخی است، بلکه نمادهایی از فرهنگ بافندگان آن را که از منطقهای خاص از ایران هستند، آشکار میکند. اگرچه تاریخ شروع بافت فرش به درستی معلوم نیست و مشخص نیست که بافت فرش از کدام منطقه شروع شده، ولی اغلب مورخان و باستانشناسان متفقالقولند که ایرانیان از جمله اولین اقوامی هستند که بافت فرش را شروع کردهاند. شواهد حاکی از آن است که فرش برای مقاصد صرفا کاربردی نظیر حفاظت خانه روستاییان از سرما و نم به وجود آمد و کمکم راه خود را به عنوان یک اثر زینتی و نشانهای از تحول در خانههای اشراف و اعیان باز کرد. گفته میشود دوره شکوفایی هنر فرشبافی در ایران مقارن حکومت صفویان است.
دوره رونق فرش ایرانی دوران صفوی دوره درخشان احیای هنر در تمام زمینههاست. نمونههای ارزنده موجود در موزههای مشهور جهان نظیر قالی مشهور اردبیل اکثرا حاصل کارگاههای قالیبافی شاهی در این دوران است. حمایت سلاطین صفوی و ابراز علاقه آنان به این حرفه سبب شد تا صنعت قالیبافی از حد یک پیشه و حرفه روستایی تا مقام یکی از هنرهای زیبا ارتقا یابد. شاه عباس در این زمینه سهم بسزایی داشت، زیرا وی با تاسیس کارگاه قالیبافی در کنار قصرهای سلطنتی خود مستقیم بافندگان را زیر نظر داشت تا از کیفیت بافت و ظرافت آنها مطمئن شود. شاه عباس با گردآوری بهترین نقاشان و طراحان و بافندگان از اقصا نقاط کشور و تجمع آنها در کارگاههای سلطنتی خود، شاهکارهای بینظیری را در هنر فرشبافی به وجود آورد. با انقراض صفویان افول هنر فرشبافی نیز آغاز شد. تاخت و تاز افاغنه همه چیز را از بین برد و خاطره دردناک حمله مغولان را در اذهان عموم زنده کرد. نادرشاه هم نتوانست برای حفظ این هنر تلاش کند تا این که فرشبافی ـ که همچنان در خفا به حیاتش ادامه میداد ـ در دوره زندیه اعتبار بیشتری یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت. در دوره قاجاریه نیز بازار صادرات رونق گرفت. بازرگانان تبریزی به تاسیس کارگاههای فراوان قالیبافی نهتنها در تبریز بلکه در کرمان، مشهد، کاشان و سایر شهرهای ایران همت گماشتند و قالیهای بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه یافتند. تاریخ میانه ایران با حمله مغول آغاز میشود که ایلخانیان و تیموریان نیز در ادامه همین دوره ظهور مییابند. این دوره اگر چه با جنگ و خونریزی همراه بوده است، ولی از اعتلای هنرهای ایرانی بویژه نگارگری خالی نیست. از اینرو میتوان گفت این دوره زمینهساز شکلگیری عصر درخشان قالیبافی بوده است و در دوره صفویان قالیبافی رواج مییابد و به همین دلیل این دوره، دوره زرین قالیبافی نام میگیرد. اکثر قالیهای نفیس موزههای جهان که توسط استادان ایرانی بافته شده، متعلق به همین دوران است، البته در دوره افشاریان و زندیان به سبب ضعف اقتصادی کشور قالیبافی چندان رونقی نمییابد. وی با اشاره به این که در دوره صفوی شکوه و بالندگی هنر قالیبافی آغاز میشود، میافزاید: اکثر قالیهای نفیس موزههای جهان که از استادی و هنرمندی ایرانیان در نقش، رنگ و بافت حکایت دارد ثمره تلاش بافندگان و طراحان این دوره است و به روایتی برخی شاهان صفوی از جمله شاه طهماسب صفوی خود از طراحان فرش بودهاند. حتی برخی جهانگردان خارجی نظیر برادران شرلی، تاورنیه شارون ـ که در زمان صفویه به ایران سفر کرده بودند ـ در نوشتههای خود با تاکید از رونق قالیبافی در این زمان یاد میکنند. در این دوره هنر قالیبافی از ایلها و عشایری که دائم در حال کوچ کردن بودند به شهرهای بزرگ آورده و به دنبال آن کارگاههای بافندگی بزرگ در شهرهای کشور راهاندازی میشود. این محقق سپس دوره قاجار را از این جهت مهم میداند که در آن صادرات فرش رونق مییابد.
قدیمیترین فرش جهان اگر پازیریک را به عنوان قدیمیترین فرش ایرانی بپذیریم قدمت قالیبافی در ایران به ۵۰۰ سال قبل از میلاد حضرت مسیح یعنی بیش از ۲ هزار سال پیش بازمیگردد. البته شواهدی از اولین فرش ایرانی در کتب چینی نوشته شده است که به دوره ساسانیان مربوط میشود. این هنر در برهههای مختلف تاریخی تحولات زیادی به خود دیده است. از جمله عوامل تاثیرگذار بر این هنر دیرین ایران میتوان به حمله مغول و ظهور اسلام اشاره کرد. براساس اطلاعات سایت تخصصی بینالمللی فرش ایرانی، قدیمیترین فرش جهان ـ فرش پازیریک ـ یک اثر کاملا ایرانی هخامنشی است که اکنون در موزه آرمیتاژ روسیه نگهداری میشود. در این فرش به ابعاد تقریبا ۲ مترمربع (۲۱۰×۱۸۳ سانتیمتر) در هر سانتیمتر مربع ۳۶ گره وجود دارد و رنگهای به کار رفته در این فرش، سبز، آجری، قرمز تیره، آبی و قهوهای هستند. البته گذر زمان باعث دگرگونی در رنگ قالی شده و تنها دلیلی که باعث سالم ماندن نسبی قالی بوده یخبندان شدید منطقه دره آلتای است. شواهدی بیشمار گویای ایرانی بودن این قالی است؛ اسبها و گوزن زرد خالدار ایرانی و آهوان که همگی مربوط به نژاد ویژه ایرانی است. همچنین سبک کار (گره زدن) به شیوه قالیبافی ایرانیان است. بهرهگیری از رنگهای متفاوت و تقارن آنها نشان میدهد این قالی در یک کارگاه مجهز و با تبعیت از یک الگوی دقیق بافته شده است. حشمتی رضوی در مورد فرش پازیریک نیز میگوید: طبق بررسیهای باستانشناسی این فرش متعلق به دوران هخامنشیان است که توسط پروفسور رودنکو، باستانشناس روسی هنگام کاوش در گورهای اقوام سکایی منطقه پازیریک (واقع در دامنههای جنوبی جبال آلتای سیبری) کشف شد. رودنکو پس از بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق اسلوب بافت و نقشمایهها و سنجیدن آنها با دیگر آثار بافته شده آن دوران، این فرش را از بافتههای ایران هخامنشی میداند؛ هرچند بسیاری درصدد بودهاند که برخی از آثار تمدن ایران باستان را به سرزمینهای دیگر نسبت دهند. پس از کشف این قالیچه بود که بسیاری از صاحبنظران بر این عقیده شدند که بافت قالیچهای با چنین ویژگیهایی، مستلزم دارا بودن پشتوانه فرهنگی و هنری قوی است و حتی تاکید داشتند که در قرون متمادی قبل از بافت این قالیچه، این حرفه در فلات ایران رواج داشته است. حتی گزنفون، مورخ یونانی در کتاب خود با عنوان «سیرت کورش» مینویسد: ایرانیان برای این که بسترشان نرم باشد قالیچه زیر بستر خود میگستردند.
مراکز تولید فرش در ایران اگر چه قالیبافی در ایران یک هنر ملی است و به شهر و نقطه خاصی از کشور محدود نمیشود، اما برخی شهرهای کشور به مراکز فرش ایرانی شهرت دارند. تبریز از سال ۱۵۰۰ تا ۱۵۵۰ میلادی، کاشان از سال ۱۵۲۵ تا ۱۶۵۰ میلادی و کرمان از سال ۱۶۰۰ تا ۱۶۵۰ میلادی به مراکز فرش ایران تبدیل شدند. امروزه فرشهایی از این دورهها در موزههای بزرگ جهان از جمله موزه هنرهای زیبای بوستون، موزه ویکتوریا و آلبرت لندن، موزه لسآنجلس، موزه هنرهای کاربردی وین، موزه لوور فرانسه، موزه استکهلم و بسیاری از موزههای بزرگ جهان نگهداری میشوند.
آیینهای قالیبافی یکی از آیینهای بسیار مشهور در میان قالیبافان، آوازخواندن هنگام بافت فرش است. آواز یا ترانه خواندن هنگام بافت قالی دارای وزن و آهنگی است که با گره زدن بر تارها هماهنگی دارد. به گونهای که هجاهای آواز با سرعت گرهها تنظیم میشوند. از این رو قالیباف از میان تمامی مراحل بافت بیشتر هنگام گره زدن میخواند و هنگام پود کشیدن خواندن آرامتر شده و وقتی که زمان شانه کوبیدن میرسد ساکت میشود، زیرا خواندن او با صدای کوبیدن شانه تناسبی ندارد و موزون نیست.